اگر اهل ورزش باشند ياد «کيمي رايکونن» راننده مشهور فرمول يک ميافتند. و البته اگر اهل تکنولوژي و گجتهاي ديجيتالي باشند، نوکياي معروف را به خاطر خواهند آورد. ولي چيزي هست که از قلم انداختهاند؛ درميان اندک افتخارات اين کشور کوچک اروپايي که بيشتر از چهار و نيم ميليون نفر جمعيت ندارد، يک افتخار و دستاورد ديگر، اين روزها سر مردم اين کشور را به ابرها ميسايد؛ صنعت بازيسازي فنلاند.
هويت پنهان کوه يخ
صنعت بازيسازي فنلاند پيشينهاي به اندازه خود اين صنعت دارد. تقريبا از همان زماني که بازيهاي رايانهاي را نه به عنوان يک سرگرمي صرف که يک صنعت پر از پول و سود مالي شناختيم، استوديوهاي بازيسازي فنلاندي هم شروع به کار کردند. ولي شروع هميشه پررنگ و تاثيرگذار نيست. در ابتدا اين استوديوها که تعدادشان از انگشتان يک دست هم فراتر نميرفت بيشتر براي سرگرمي خودشان بازي ميساختند. اين شايد خندهدار به نظر برسد ولي همين، امکان تجربه و نوآوري در آينده را براي پايهگذاران اين صنعت فراهم کرد.
تا سال 1995 که اولين استوديوي فنلاندي به شکل رسمي وارد بازارهاي جهاني شد، خبري از آنها در عرصه اقتصادي اين صنعت نبود. تقريبا پنج سال طول کشيد تا اولين جرقه شروع يک طوفان زده شود؛ خود فنلانديها به آن ميگويند “اولين تلنگر فرو ريختن بهمن!”
پانزده سال قبل يک استوديوي فنلاندي به نام «رِمِدي1» يک بازي اکشن سومشخص به نام «مکس پين» منتشر کرد که يک تحول عظيم در عرصه ساخت بازيهاي رايانهاي بود. بازي چه از نظر گيمپلي و مکانيکهاي جديد موجود در بازي و چه از نظر شيوه داستانگويي تجربه نو و جديدي براي کاربران فراهم ميکرد. علاوه بر اين، همين بازي نحوه ساخت بازيهاي اکشن را دچار تحول بزرگي کرد و از آن به بعد بازيسازهاي ديگر براي رسيدن به موفقيت مجبور به رعايت استانداردهايي شدند که رِمِدي با مکس پين معرفي کرده بود. با وجود تجربه بسيار موفق اين بازي و استوديوي سازندهاش، اگر فکر ميکنيد صنعت بازيسازي اين روزهاي فنلاند وامدار آنها است، سخت در اشتباه هستيد. رِمِدي و مکس پين تنها گوشه کوچکي از عظمت و پويايي صنعت بازيسازي اين روزهاي فنلاند و در واقع نوک کوه يخ عظيمي است که بخش بزرگي از آن از نظرها بهدور است. چيزي که اين روزها صنعت بازيسازي فنلاند را سر زبانها انداخته و روي بورس موفقيت و پيشرفت حرکت ميدهد توسعه و ساخت بازيهاي موبايل است. تقريبا نود درصد استوديوهاي بازيسازي فنلاند روي ساخت بازيهاي موبايل فعاليت ميکنند. حتي بسياري ورود فنلاند به دوران جديد ساخت بازيها را هم مديون رمدي نميدانند و باعث و باني اين تحول عظيم را يکي از برندهاي موفق و شناخته شده فنلاند ميدانند. در واقع نوکيا سرنخ اصلي و کليد شناخت صنعت بازيسازي اين روزهاي فنلاند است. صنعتي که در حال حاضر نه بر روي ساخت بازيهاي «تريپل اي» کنسولي که روي ساخت و توسعه بازيهاي موبايل و گوشيهاي هوشمند متمرکز شده است.
نوکيا
با اين که نوکيا ديگر يک برند معتبر در عرصه ساخت گوشي تلفنهاي همراه نيست ولي براي فنلانديها بيش از يک برند ارزش دارد. در کشور تکنولوژيکي مثل فنلاند که خبر چنداني از پيشينههاي تاريخي و حضور گسترده در عرصههاي جهاني نيست نوکيا مثل يک اسطوره عمل ميکند. مثل يک دارايي پر ارزش که فراي وجوه مالي فراوانش از جنبههاي معنوي نيز براي فنلانديها مهم است.
براي بسياري از فنلانديها نوکيا حکم يک جاده صاف کن را داشته است. بهخصوص براي کساني که در عرصه ساخت بازيهاي رايانهاي فعاليت ميکنند، نوکيا رهبري محبوب و اسطورهاي است. شايد بپرسيد چگونه ميشود نوکيايي که زماني بر روي ساخت گجتهاي سخت افزاري فعاليت ميکرد راه را براي فعاليت استوديوهاي بازيسازي هموار کرده باشد؟ جواب، دو کلمهاي است؛ توسعه تکنولوژي.
در کنار توسعه تکنولوژي براي پيشرفتهاي حال حاضر، فنلانديها نوکيا را يک پيشگام هم ميدانند و براي اثباتش يک مثال نوستالژيک و البته محکم را مطرح ميکنند. بازي «اسنيک» گوشيهاي 1100 نوکيا را يادتان هست؟ «اسنيک» هم يک بازي فنلاندي مشهور و جريانساز بود که البته، نوکيا آن را به جهانيان شناساند.
تمرکز بر روي بازيهاي موبايل
همانطور که اشاره شد صنعت بازيسازي فنلاند، در حال حاضر روي ساخت و توسعه بازيهاي گوشيهاي موبايل متمرکز شده است. براي اين که متوجه شويد اين حضور تا چه حدي جدي است از نام دو استوديوي مشهور و دو بازي مشهورتر از خود اين استوديوها شروع ميکنيم؛ استوديوي «رويو2» و «سوپرسل3». دو استوديويي که به ترتيب بازيهاي جريانساز «انگري بردز» و «کلش آف کلنز» را ساخته و عرضه کردهاند. دو بازي بسيار مهم در عرصه بازيهاي موبايل که ميليونها بار دانلود و خريداري شدهاند. يک بازي مثل پرندگان خشمگين حالا به يک برند پولساز بدل شده و علاوه بر مجموعه بازيهايش، با مجموعههاي تلويزيوني، اسباب بازيها و پارکهاي تفريحياش براي استوديوي رويو و سازندههاي خلاقش سود مالي به ارمغان ميآورد.
البته اگر صنعت بازيسازي فنلاند را در همين دو نام خلاصه کنيم باز هم اشتباه بزرگي کردهايم. چيزي که در حال حاضر فنلانديها به آن ميبالند پويايي صنعت بازيسازيشان در دوران رکود اقتصاد جهاني است. تقريبا غير ممکن است که با ديدن آمار و ارقام رشد و توسعه صنعت بازي فنلاند شگفت زده نشويم. در طي دو سال از سال 2011 تا 2012 تعداد استوديوهاي بازيسازي فنلاند 260 درصد افزايش پيدا کرده است؛ يعني تاسيس چيزي بيش از 200 استوديوي بازيسازي در طي دو سال که نود درصدشان روي ساخت و توسعه بازيهاي موبايل فعاليت ميکنند. اعداد و ارقام شگفت انگيز فقط به کميت مربوط نميشوند و بيش از همه کيفيت را شامل ميشوند. سود مالي اين صنعت در فنلاند در سال 2008 چيزي بوده در حدود 87 ميليون يورو که در طي پنج سال به عدد يک ميليارد يورو رسيده است! پول در گردش اين صنعت پويا هم چيزي است در حدود سه ميليارد دلار که با کمي حساب و کتاب ميشود به بالا بودن اين رقم پي برد. البته فنلانديها اين اعداد و ارقام را انتهاي هدف و مقصد خود نميدانند و دوره اول فعاليتشان را تا سال 2020 هدفگذاري کردهاند.
اما دليل اين پيشرفت خيره کننده چيست؟ در زير قصد داريم به چهار عامل مهم که کمک بزرگي به توسعه صنعت بازيسازي فنلاند کرده نگاهي بيندازيم.
کوچک و قدرتمند
1. رقابت سالم: همانطور که اشاره شد، فنلاند کشور کوچکي است. اين کوچک بودن و البته وصل بودن به سازمانهاي تجارت جهاني و اتحاديه اروپا راه صنعتگران اين کشور را براي رسيدن به بازاري پويا بازگذاشته است. در واقع يکي از دلايل مهم پويا بودن اين صنعت در فنلاند کوچک بودن اين کشور است که ارتباط بين استوديوهاي پرشمار آن را ممکن کرده است. البته خود فنلانديها ترسي از اين ندارند که دلايل موفقيتشان را براي بقيه بازگو کنند. در واقع آنها يکي از دلايل مهم پيشرفت خود در عرصه بازيسازي را تعامل با هم ميدانند. آنها معتقدند که استوديوهاي بازيسازي اين کشور، مثل اعضاي يک بدن عمل ميکنند. وقتي استوديويي در صف اول براي ساخت يک بازي خاص باشد در واقع تبديل به يک جاده باز کن ميشود؛ امتحان کردن و آزمون و خطا براي سنجيدن بهترين راه جهت رسيدن به موفقيت. نکته مهم ديگر اين است که اين استوديوها با گشاده دستي تجربيات خود را در اختيار يکديگر قرار ميدهند. شايد اين به نظر بسيار آرماني به نظر برسد ولي واقعيتي است که فنلانديها تاکيد بسيار زيادي روي آن دارند. درجه اين همکاري و تقسيم تجربيات و کارگروهي در بين استوديوها به حدي بالاست که آنها حاضر هستند براي پيشرفت بيشتر و آزمودن تجربههاي نو با استوديوهاي بازيسازي خارجي نيز تبادل اطلاعات بکنند.
مثلا آنها يک شبکه اجتماعي مخصوص اين کار به نام «اپليفاير4» دارند که در واقع محلي است براي تبادل اطلاعات بين بازيسازهاي مختلف. شما به عنوان يک بازيساز رايانهاي از بازيتان يا بخشي از آن را به عنوان دموي قابل بازي روي صفحه خودتان بارگذاري ميکنيد و سپس بازخوردهاي کار را ميگيريد. بازخوردها و نظراتي که همه از طرف همکاران و بازيسازان ديگر است که قطعا به پيشرفت کار شما و البته خود آنها کمک بهسزايي خواهد کرد.
2. «آي.جي.دي.اي5» فنلاند، دومين عامل مهم پيشرفت از نظر فنلانديها است. «آي.جي.دي.اي»، خلاصه «اينترنشنال گيم دولوپر اسوسيشن» است و يک سازمان بينالمللي است که وظيفه حمايت و ارتباط بين بازيسازان مختلف در سرتاسر دنيا را بر عهده داشته و بيشتر کشورهاي دنيا از جمله ايران عضو آن هستند. اين انجمن بين المللي بيش از اين که وظيفه نظارت بر صنعت بازيسازي آنها را برعهده داشته باشد، وظيفه هماهنگي براي توسعه را برعهده دارد. در واقع «آي.جي.دي.اي» مثل يک هماهنگ کننده ارتباط بين استوديوها را برقرار ميکند تا تبادل اطلاعات و رد و بدل شدن پيشرفتهاي تکنولوژيک با سرعت بيشتري انجام شود.
3. «تِکِس6»: سومين عامل مهمي است که توسعه را شدت بخشيده است. تِکِس خلاصه عبارت «د فينيش فاندينگ اجنسي فور تکنولاجي اند اينويشن» است و نام يک آژانس سرمايهگذاري قدرتمند که وظيفه سرمايهگذاري يا فراهم کردن سرمايه از طريق بستن قرارداد بين موسسات مالي و اعتباري با استوديوها را براي توسعه تکنولوژي و فناوريهاي جديد عهده دار است. اين آژانس سرمايهگذاري با بودجه سالانه 600 ميليون يوروياش ضلع سوم توسعه صنعت بازيسازي فنلاند است. تِکِس سالانه نزديک به 65 ميليون يورو در صنعت بازيسازي فنلاند سرمايهگذاري اوليه ميکند و بيش از 100 شرکت بازيسازي فنلاندي حاصل سرمايهگذاري اين آژانس هستند. نقش مهم اين شرکت در توسعه تکنولوژيک و البته اقتصادي صنعت بازيسازي فنلاند را ميشود در سخن بزرگان اين صنعت به عينه ديد. مثلا ايکا پانانن از استوديوي سوپرسل ميگويد: «بدون تِکِس، سوپرسلي هم وجود نداشت!» يا ويکو هارا از استوديوي رويو معتقد است: «پروژههايي که با همکاري تِکِس انجام دادهايم کمک بسيار زيادي به ما کرده تا در برقراري ارتباط مستقيم با ساير کمپانيهاي سرگرميسازي و بازيسازي فنلاند مشکلي نداشته باشيم. سرمايهگذاريهاي بلند مدت و کوتاه مدت اين آژانس مهمترين عامل به سرانجام رسيدن پروژههاي آنها است». علاوه بر اين بسياري از موسسات مالي و بانکها، سهامدار و سرمايهگذاران اصلي استوديوهاي بازيسازي هستند. مثلا سافت بانک فنلاند 51 درصد از سهام استوديوي سوپرسل را در اختيار دارد که خود نشان دهنده اين موضوع مهم است که فنلانديها اين صنعت را بسيار جدي گرفتهاند.
4. انتخاب درست: فنلانديها استوديوهاي بازيسازي براي ساخت بازيهاي بزرگ کم ندارند ولي به گفته کري کوهونن مديرعامل موسسه تِکِس هزينه لازم براي ساخت يک بازي موبايل ده برابر کمتر از هزينههاي مورد نياز براي ساخت بازيهاي بزرگ است. از طرفي، برداشت سود از اين سرمايهگذاري کم خرج بسيار بيشتر از سود فروش يک بازي بزرگ است. پس از لحاظ اقتصادي بهتر است که به جاي توسعه استوديوهاي ساخت بازيهاي بزرگ روي توسعه استوديوهايي سرمايهگذاري کرد که با ساخت بازيهاي موبايل سود بيشتر و در نتيجه پيشرفت و رشد بهتري را به ارمغان خواهند آورد. در دسترس بودن بازيهاي موبايل براي عموم و فراگير شدن استفاده از گوشيهاي هوشمند هم يکي از دلايل مهم انتخاب اين راه به وسيله استوديوهاي ريز و درشت فنلاندي بوده که همه در کنار هم و در جهت پيشرفت همگاني صنعت بازيسازي فنلاند گام برميدارند.
همانطور که ميبينيد صنعت بازيسازي فنلاند مثل يک شبکه منظم و دقيق عمل ميکند که تمام اجزايش براي رسيدن به موفقيت و پيشرفت مثل يک ساعت، دقيق کار ميکنند.
ستارهها
با اين که کليت صنعت بازيسازي فنلاند روي مسير درست قرار گرفته و با يک برنامهريزي مدون و صحيح گام به گام به سمت موفقيتهاي بيشتر گام برميدارد، ولي هميشه هستند کساني که بهتر از بقيه کار کرده و بيشتر توي چشم بودهاند. برشمردن اين استوديوهاي بسيار موفق که مثل ويترين فنلانديها در عرصه تجاري صنعت بازي عمل ميکنند، ميتواند سرانجام سرمايهگذاري و رسيدن به موفقيت را با مثالهاي بهتري برايمان بازگو کند.
1. سوپرسل: يکي از موفقترين استوديوهاي بازيسازي فنلاند که به شکل اختصاصي بر روي توسعه بازيهاي موبايل فعاليت ميکند. سوپرسل در سال 2010 و در هلسينکي شروع به کار کرد و بنيانگذار آن «ايکا پانانن» است. سوپرسل را با دو بازي بسيار پرطرفدارش ميشناسند؛ «کلش آف کلنز» و بازي «هيدي». اما بهتر است بدانيد که اين استوديو در ابتداي شروع فعاليتش با موفقيت آغاز نکرده است. اولين بازي سوپرسل «گانشاين» نام داشت و تنها بازي اين استوديو است که براي گوشيهاي تلفنهاي همراه ساخته نشده است. «گان شاين» که بعدها با نام زامبيهاي آنلاين نيز شناخته شد در سال 2011 منتشر شد و کمي بعد در سال 2012 سرورهايش به تعطيلي کشيده شدند. بازيهاي «پتس ورسس اورکس» و «بتل باديز» نيز در همان سال 2012 منتشر شدند که به دليل عدم استقبال بيش از يک ماه براي دانلود در دسترس قرار نگرفتند. اين شايد همان راه آزمون و خطايي باشد که فنلانديها تاکيد زيادي رويش دارند؛ زيرا در همان سال، سوپر سل با عرضه دو بازي «هي دي7» و «کلش آف کلنز»، برگ برندهاش را رو کرد. بازي«هي دي» يک بازي شبيهساز مزرعه جمع و جور بود که به شکل رايگان (فريميوم) براي دانلود قرار گرفت و مخصوص طراحي و ساخته شده بود. بازي محبوب «کلش آف کلنز» نيز يک بازي رايگان ام.ام.او استراتژي بود. آمارها اين طور ميگويند که اين دو بازي تنها در سال 2013 روزانه 2.5 ميليون دلار براي سوپرسل درآمدزايي داشتهاند. اين را هم در نظر بگيريد که سوپرسل فقط 152 نفر کارمند دارد.
2. رويو: رويو را همه ميشناسند؛ سازنده خوشنام بازي دوستداشتني پرندگان خشمگين. اين استوديو را سه دانشجوي فنلاندي در سال 2003 پايهگذاري کردند که در آن زمان «ريلاد» نام داشت. اين استوديو در سال 2005 به رويو تغيير نام داد و در سال 2009 نيز اولين شماره از پرندگان خشمگين را منتشر کرد. موفقيت بازي به اندازهاي بود که از سال 2009 تا به حال نزديک به چهارده عنوان از اين بازي منتشر شده است. پرندگان خشمگين در طي شش سالي که از انتشارش ميگذرد بيش از 2 ميليارد بار دانلود شده است. رويو هماکنون بيش از 800 نفر کارمند دارد.
3. فينگرسافت8: فينگرسافت يک استوديوي بسيار کوچک است که فقط 12 نفر کارمند دارد! فقط هم يک بازي منتشر کرده که همان، موفقيتهاي بسياري برايشان به ارمغان آورده است. بازي «کلايمب ريسينگ» اين استوديو تا سال 2015 بيش از 250 ميليون بار دانلود شده است که يک دليل مهم براي جاي گرفتن نام اين استوديو در بين ستارههاي صنعت بازيسازي فنلاند است.
4. رمدي: رمدي شايد تنها استوديوي بازيسازي فنلاند باشد که تمام تمرکز خود را روي ساختن بازيهاي سه بعدي و بزرگ «تريپل اي» معطوف کرده است. رمدي در سال 1995 پايهگذاري شد و اولين بازي مهم خود را در سال 1996 براي سيستم عامل داس منتشر کرد که «دث رالي» نام داشت. دومين بازي رمدي شايد مشهورترين و در عين حال يکي از نقاط عطف در ساخت بازيهاي اکشن باشد؛ «مکس پين». مکس پين که در سال 2001 به صورت چند پلتفرمي عرضه شد موفق به فروشي معادل سه ميليون نسخه شد. موفقيت مکس پين، دو سال بعد منجر به انتشار مکس پين 2: سقوط مکس پين شد که با فروشي معادل چهار ميليون نسخه موفقيتي ديگر براي رمدي بود. از اين به بعد هفت سال خبري از رمدي نبود تا اينکه آنها در سال 2010 «آلن ويک» را براي اکس باکس360 و رايانههاي شخصي منتشر کردند که اقبال بسياري در بين منتقدان و مخاطبان به دست آورد. انتشار نسخه بازسازي شده رالي مرگ در سال 2011 و يک محتواي دانلودي براي آلن ويک در سال 2012 کارهاي بعدي اين استوديو بودند. رمدي در سال 2014 پا جاي پاي هموطنان خود گذاشت و يک بازي موبايل به نام «ايجنت آف استورم» را براي سيستم عامل «آي.او.اس» منتشر کرد. بازي بعدي رمدي، «کوانتوم برک» يک بازي انحصاري است که قرار است در سال 2016 و فقط براي کنسول نسل هشتمي مايکروسافت، «اکسباکسوان» منتشر شود. اين استوديو 132 نفر کارمند دارد.
5. «ردلينکس9»: ردلينکس در سال 2000 بنا نهاده شد. اين استوديو که هم اينک بيش از 100 کارمند دارد، علاوه بر بازيهاي موبايل بر روي بازيهاي بزرگ چند پلتفرمي مثل مجموعه استراتژي «وارهمر» نيز کار ميکند. با اين حال موفقترين بازي آنها يک بازي موبايل به نام «ترايلز» است که نسخه موبايل آن بيش از 30 ميليون بار دانلود شده است. ردلينکس در حال حاضر يکي از استوديوهاي زيرمجموعه شرکت بزرگ يوبي سافت است.
آمار و ارقام تکميلي
1. بر اساس فرمول «سي.اي.جي.آر» رشد صنعت بازيسازي فنلاند بسيار سريعتر و بيشتر از ساير نقاط دنيا است. چيزي در حدود 39.5 درصد که به گفته کارشناسان و در صورت ادامه همين روند تا سال 2020 بسيار بيشتر هم خواهد شد.
2. جالب است بدانيد فنلانديها تمام اين پيشرفتها را مديون تعداد محدودي از متخصصان بازيسازي هستند. تغيير در تعداد کارمندان استوديوهاي بازيسازي فنلاند در طي سالهاي مختلف به شرح زير است:
سال 2008: 1147 نفر
سال 2009: 1020 نفر
سال 2010: 1079 نفر
سال 2011: 1264 نفر
سال 2012: 1800 نفر
سال 2013: 2200 نفر
سال 2014: 2400 نفر
چنان که ميبينيد با وجود رشد بسيار زياد اين صنعت در فنلاند تعداد کارمندان استوديوها رشد چشمگيري نداشته است. فنلانديها بر اين عقيدهاند که مهم جذب سرمايه درست و به کار بردن درست تکنولوژي و ارتباط بين اين تعداد محدود است که باعث پيشرفتشان شده است.
3. پراکندگي استوديوهاي بازيسازي فنلاند در همه جاي اين کشور است ولي درصدها با هم تفاوت دارند. 37 درصد از استوديوها در «هلسينکي» واقع شدهاند، 23 درصد در بخش مرکزي کشور، 20 درصد درفنلاند شمالي، 12 درصد در شرق و بالاخره 8 درصد از استوديوها در غرب واقع شدهاند. تعداد استوديوها نيز بيش از دويست واحد است که به دليل افزوده شدن روزافزون آنها ارائه آمار دقيق از تعداد آنها غيرممکن است.
4. درآمد سالانه صنعت بازيسازي فنلاند بين سالهاي 2008 تا 2013 به شرح زير است؛
سال 2008: 87 ميليون يورو
سال 2009: 87 ميليون يورو
سال 2010: 105 ميليون يورو
سال 2011: 165 ميليون يورو
سال 2012: 250 ميليون يورو
سال 2013: 900ميليون يورو
بسياري اين جهش بزرگ بين سالهاي 2012 تا 2013 را دو عامل مهم ميدانند؛ يکي افزايش تعداد استوديوهاي بازيسازي در طي يک سال که با کمک سرمايهگذاري و حمايتهاي دولتي و خصوصي ممکن شده و ديگري انتشار عناوين موفقي مانند «کلش آف کلنز» و «انگري بردز» که سود مالي فنلانديها را چندين برابر کرده است.
1. Remedy
2. Rovio
3. Supercell
4. Applifier
5. IGDA
6. Tekes
7. Hay Day
8. Fingersoft
9. RedLynx