اما سازندگان بازي «د اوردر: 1886»1 پا را فراتر گذاشتهاند و عناصر مختلف تاريخي و افسانهاي را در بازي در کنار هم به کار گرفتهاند تا ترکيبي از هيجان، ترس، خرافات و واقعيت را به نمايش بگذارند. اين بازي که توسط شرکتهاي «ردي ات دان»2 و «اسسياي سانتا مونيکا استوديو»3 ساخته شده است، در فوريه سال 2015 ميلادي توسط شرکت «سوني4» به صورت اختصاصي براي کنسول بازي «پلي استيشن 4»5 منتشر خواهد شد، داستاني نيمه واقعي-نيمه خيالي در سالهاي نسبتا دور لندن يعني 1886 ميلادي را بيان ميکند، شهري که در يکي از بهترين دوران بريتانياي کبير، يعني دوران «نئو-ويکتورين»6 شاهد رشد اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي ميباشد و انگليس آن زمان، به يکي از مراکز برتر علم و تکنولوژي دنيا تبديل شده است، اما در همين دوران، جنگ تمام نشدني و چند صد ساله با «دورگهها»7 (انسانهايي که داراي نژاد خالص نيستند)، هنوز در جريان است و ترس را در ميان مردم به حدي ميرساند که منجر به شروع جنگي بين فقرا و قشر ضعيف که قربانيان حمله «دورگهها» هستند با حکومت مرکزي و يا ثروتمندان ميشود. براي مقابله با اين دو دسته، «فرقه شواليههاي ميز گرد»8 (يک گروه قديمي که مدت زيادي از مردم و صلح حفاظت ميکردند) براي پيدا کردن «دورگهها» و شورشيان و از بين بردن آنها و باقي نگه داشتن صلح به خيابانهاي لندن بازميگردند اما به زودي متوجه ميشوند که نميتوان با دو نيروي قوي همزمان به جنگ رفت تا اين که با کشف مادهاي به نام «آب سياه»9 که قدرت درمان زخمها و کنترل موقتي زمان را ميدهد و همچنين شکوفايي علم و به دنبال آن پيشرفت فراتر از زمان تکنولوژي و مهندسي در انگليس و به لطف اختراعات «نيکولا تسلا»10 که اجازه توليد دوربينهاي حرارتي، بالونها، تفنگهاي مدرن و حتي ارتباطات بيسيم را ميدهد، روند جنگ کمي تغيير ميکند. در طول بازي، کنترل يکي از شواليههاي ميزگرد به نام «گالاهاد»11 به شخص داده ميشود. با وارد شدن اسلحهها و ابزار جديد به بازي، ديالوگهاي زيبا و ترکيب صحنههاي سينمايي با بازي و به کمک موسيقي بسيار زيبا که اسامي مطرحي نظير «آستين وينتوري»12 سازنده موسيقي بازي «فضاي مرده» در آن ديده ميشود، بازي شکل تحسين برانگيزي از حيث کيفيت پيدا ميکند. از آن جايي که بازي هنوز منتشر نشده است، هنوز براي نقد کامل و مفصل اين بازي کمي زود به نظر ميرسد اما در اين جا سعي بر نشان دادن کمي از فضاي داستاني-واقعي و نقد بازي داريم.
هنر کارگردان در چندين مورد در روايت داستان و محيط بازي به خوبي قابل رويت است، مانند تلفيق فضاي تاريخي ثابت مانند معماري کوچههاي باريک و تنگ آن دوران، پوشش خاص و آرايشهاي چهره و حتي طرز صحبت مردمان آن زمان که محکم و مودبانه بوده است با عناصر تاريخي تغيير يافته که اين امر را در طراحي تکنولوژي آن زمان و نوع سلاحها، لوازم مورد استفاده مانند دوربينهاي دو چشمي و ارتباطات بيسيم ميتوان ديد. تفنگها و ابزار مورد استفاده در اين بازي، سالهاي بسيار زيادي بعد از داستان بازي به وجود آمدهاند. در ادامه اين وسايل به روند بازي و جنگها و درگيريهاي تن به تن بسيار کمک ميکند اما شخص را تا حدودي از فضا و سبک جنگهاي آن زمان به دور ميکند و کمي عنصر تخيل در اين جا چاشني کار شده است. محيط بازي تا حدي ترسناک و مرموز است، طراحي محيط شهري لندن با ساختمانهايي نوک تيز و بلند که از سبک و سياق سنتي فاصله گرفتهاند و به سبک «گوتيک13» و مدرن نزديک ميشوند، بسيار به انتقال بيننده به گذشته کمک ميکند و هواي مه آلود شهر لندن که حاکي از حضور نيرويي تاريک و ترس مسلط بر عوام است، همگي تلفيقي از واقعيتها و تخيل هستند.
سازندگان اصلي اين بازي «رو ويراسوريا»14 و «دانا جن»15 در مصاحبهاي کوتاه در مورد داستان بازي تلاش خود را براي نشان دادن افسانههايي که در آن زمان بسيار متداول بوده است، بيان ميکنند و اين که درعوض ساخت بازيي که تمرکز بر جنگ ميان انسان با يکديگر و يا اديان مختلف با هم داشته باشد، متمرکز بر جنگ ميان انسان و شرارت است، روندي که بسيار تاثير گذار بوده است و عموما بازخوردهاي مثبتي را براي بازي به همراه داشته است. ميتوان گفت که تاکيد آقايان سازنده بر واقعيتر بودن اين «دورگهها»، طبق گفتههاي خود آنها سعي بر تلقين اين موضوع به مخاطب دارد که اين موجودات زنده هستند و در حال حاضر در ميان ما زندگي ميکنند، فقط ما از حضور آنها مطلع نيستيم. شايد بتوان با اين توصيفات اين ايراد را از بازي گرفت که به اشاعه خرافات ميپردازد اما اينطور نيست و به نظر ميرسد سازندگان بازي هدفي فراتر از اشاعه خرافات را دنبال ميکنند.
اگر نسخه 15 دقيقهاي از گيم پلي بازي که در اينترنت پخش شده است و يا تريلر بازي را مشاهده کنيم، ميتوانيم بگوييم که اين همه در هم آميختگي تکنولوژي که به بازي اضافه شده است، باز هم براي مقابله با موجوداتي بدون نژاد خالص که سرعت و چابکي زيادي دارند و در صحنههاي بازي به وضوح از ديوار راست بالا ميروند و قابليت تغيير شکل سريع دارند و ميتوانند بسيار بلندتر از قهرمانان پرش طول بپرند، کم هستند.
شايد استفاده از کلمه «محفل»16 در اين بازي، نقطه عطفي در آن ايجاد کرده است. انجمنهاي مخفي که در بسياري از فرهنگها و کشورهاي مختلف در ادوار متفاوتي وجود داشتهاند. اگرچه بسياري از آنها خود را مستقيم به دنياي بيرون معرفي نميکردهاند اما ردپاي آنها در تصميمات کلان ديده ميشد و هر کدام براي خود خط فکري خاصي را دنبال ميکردند که ممکن بود پيش زمينههاي ديني، اجتماعي، سياسي و يا برگرفته از قدرت مطلق آن دوره داشته باشند. داستان وجود «محفل شواليههاي ميز گرد» در زمان شاه آرتور بسيار متداول بوده است. محفلي که به دور ميز گردي جمع ميشدند تا همه شواليهها بتوانند همديگر را ببينند. اين شواليههاي وفادار به شاه و فرمان او بودند و قسم خورده بودند که از مظلوم حمايت کنند و با تاريکي بجنگند اما باز هم جنگ ميان فقير و غني شروع ميشود، همانطور که در بازي نيز اشاره ميشود و حتي خود «گالاهاد» نيز ميگويد: “نميتوانم باور کنم که بر عليه کساني ميجنگم که قسم خورده بودم از آنها محافظت کنم”. در واقع بازي به خوبي توانسته است عدم توجه کافي به اقشار ضعيف را نشان دهد. اشرافي بودن شواليهها و گوش به فرمان شاه بودن آنها، باعث ميشود که مردم را فراموش کنند و دو دستگي بزرگي ايجاد شود و به خشونت کشيده شود. در اين بين يک دسته ميجنگد تا زنده بمانند (فقرا) و ديگري ميجنگد تا اطاعت کند و صلح را باقي نگه دارد (شواليهها به طرفداري از اغنيا).
اگرچه بازي هنوز منتشر نشده و به طور کامل نميتوان درباره روايت آن اظهار نظر کرد و قضاوت متقني داشت اما توجه به نکاتي چند، ميتواند جالب توجه باشد.
اول اينکه محفلهايي اينچنيني معمولا نخبهگرا و داراي ساختاري سلسله مراتبي هستند و تشکيلاتي ماسوني محسوب ميشوند. ثانيا با توجه به رسالت شواليهها براي محافظت از شاه آرتور و مبارزه شواليههاي قصه بازي با «هف بريدها» (نژادهاي غير اصيل و يا دورگه) ميتوان تلويحا فهميد دشمنان که در بازي شرور هم نمايش داده ميشوند از نژادهايي غير اصيل هستند و بايد با آنها مقابله کرد. ثالثا تنها راه مقابله با آنان استفاده از تکنولوژي و منبعي با نام «آب سياه» (بخوانيد نفت) است. رابعا مردم ديگر نيز بالتبع دورگهها قرباني ميشوند و اگر چه شواليهها رسالت حفاظت از آنان را نيز دارند اما ناگزير از درگير شدن با آنها و از بين بردنشان هستند.
در صورت انتشار بازي در سال آينده ميلادي و کامل شدن روايت آن، ميتوان ابعاد ديگري از آن را دريافت نمود و پيام اصلي آن را کشف کرد.
1. The order1886
2. Ready at Dawn
3. SCE Santa Monica Studio
4. Sony
5. Play Station4
6. Neo-Victorian
7. Half Breed
8. The Knights of the Round Table
9. Black Water
10. Nikola Tesla
11. Galahad
12. Austin Wintory
13. Gothic
14. Ru Weerasuriya
15. Dana Jan
16. Order