نتایج معاینه و تشخیص پزشک معالجم چندان خوب نیست. به نظر میرسد وزن مغزم کم شده و دیگر چندان محکم نیست و از عمر آن سالها میگذرد. سلولهای خاکستری مغزم به طور غمانگیزی دیگر توانایی لازم برای تحلیل مسایل منطقی و بصری را ندارند.
اما خبر خوبی شنیدم که راه علاجی برای ناتوانی قسمت جلویی مغزم وجود دارد و آن بازیهای ویدیویی است.
در سال ۲۰۰۵، نینتندو با طراحی بازی «Brain Age: Train Your Brain in Minutes Day» (عمر مغز: روزانه چند دقیقه نرمش مغزی انجام دهید) به نکات مثبتی در ساخت بازیهای ویدیویی دست یافت.
این بازی بر اساس تحقیقات یک دانشمند علم اعصاب به نام ریوتا کاواشیما (Ryuta Kawashima)، طراحی شده است.
به عقیده کاواشیما، با انجام بازیهای مختلف معمایی و فکری، خون در قشر جلویی مغز به جریان میافتد.
این بازیها یک نرمش ذهنی به شمار میآیند و شامل بازیهای فکری با مدت محدودی هستند که احتیاج به سرعت عمل ذهن دارند و یا آنها که کلمات چهار حرفی بسیاری را باید پس از چند دقیقه به یاد آورید. پس از انجام این بازیها، بر اساس سرعت و دقتی که به خرج دادهاید، «عمر مغز» شما تعیین میشود.
هر چقدر مغز شما پیرتر باشد، توانایی آن در تحلیل مسایل کمتر است. بررسیهای کاواشیما نشان میدهد که پیری مغز خارج از کنترل ماست. وی به مردم توصیه میکند که روزانه با کمی «Brain Age» به بازی بپردازند چون پس از مدتی دقت و سرعت عمل آنها بهبود یافته و مغزشان جوانتر میشود.
به رغم اینکه تست «Brain Age» بیشتر جنبه تکلیف خانگی دارد، با موفقیت چشمگیری مواجه شد به طوری که در سرتاسر دنیا تعداد۷/۷ میلیون از این بازی به فروش رسید و بازیهای مختلفی با تقلید از آن ساخته شده است.
به طور مثال در هفتههای اخیر، سه بازی جدید فکری با شعار «این بازیها شبکه عصبیتان را پولادین میکند» وارد بازار شده است.
«Hot Brain» و «Practical Intelligence Quantient۲» قابل اجرا در PSP سونی و «Big Brain Academy: Wii Degree» قابل اجرا در کنسول wii، عناوین این بازیهای جدید هستند.
آیا این بازیها میتوانند به طور دقیق قدرت ذهنی ما را بسنجند و یا آیا واقعا عملکرد ذهنیمان را بهبود میبخشند؟ این پرسشها هنوز جای بحث و بررسی دارند و من اخیرا پس از امتحان کردن انواع بازیهای فکری، مدام به آنها فکر میکنم و دوست دارم واقعا بدانم این موضوع تا چه حد صحت دارد.
تصور کنید که یک بازی معنایی ساده، جریان خون را در مغز افزایش دهد. وقتی خون بیشتری در مغز جریان پیدا میکند، دمای قسمتهای مختلف مغز بالا میرود. پس آیا میتوان نتیجه گرفت که یک کله داغ، چیز خوبی است!!
در بازی جدید PSP با عنوان Hot Brain Midway یک پروفسور مضحک با نام وارمر (Warmer) وجود دارد که شما را در فعالیتهای مختلف این بازی راهنمایی میکند تا مهارتهای مختلف شما در حوزههای استدلال، حافظه، محاسبات، زبان و تمرکزتان را آزمایش کند. وارمر با هر امتیازی که میگیرید مغز شما را ردهبندی میکند. مثلا ۳۲ امتیاز را با عنوان «Icy» (یخی) و ۱۲۰ امتیاز را «On Fire» (آتشین) میخواند.
من خودم این بازی را امتحان کردم. در آن تمرینی مربوط به یادآوری قطعات موسیقی بود که باید صداهایی را به خاطر میآوردم و بعد آنها را تکرار میکردم. یک تست تمرکز دیگر هم بود که باید تصویری را با انتخاب یک شکل کامل میکردم.
نتیجه این تست با ۶۰ امتیاز متوسط بود. اما در قسمت مهارتهای زبان امتیاز خوبی دریافت کردم. این تست به گونهای است که تصاویر مختلفی وجود دارند و روی آنها کلماتی نوشته شده و باید کلمات هم قافیه را با هم جور کرد. نتیجه بازی این بود که مغز من «آتشین» است.
دست آخر با گرفتن میانگین از تمامی امتیازاتی که به دست آورده بودم امتیاز نهاییام به ۷۹ رسید.
اما به دور از هر قضاوتی میتوانم بگویم که Hot Brain بازی و ابزاری در حد معمولی است.
به خاطر بامزه بودن تستهای هوش و بازیهای فکری، انواع و اقسام این بازیها طراحی شده که در شاخههای مختلفی هم ردهبندی میشوند.
یکی از آنها، تمرین ریاضی است که از شما میخواهد تعداد افرادی را که وارد یک قایق میشوند و یا از آن خارج میشوند، حساب کنید.
این دقیقا مشابه یکی از تستهای «Brain Age» است، با این تفاوت که در آن باید تعداد افرادی را که به یک خانه وارد و یا از آن خارج میشوند حساب کنید.
PSP نیز بازی “Hot Brain” را با گرافیک بسیار عالی طراحی کرده است.
اصولا بازیکردن با این نرمافزار در این نوع کنسولها لذت خاصی دارد، زیرا صفحه نمایش لمسی DS و قابلیتهای تشخیص صدا در کنسولهای PSP ذوق و شوق زیادی به انسان برای بازیکردن میدهد.
یکی از روشهایی که در “Brain Age” بسیار میپسندم این است که در حین بازی میتوان جوابها را با دست روی صفحه نمایش لمسی جواب داد و یا با استفاده از قلم جوابهای درست را انتخاب کرد.
الن آوریل (Alan Avrill) یکی از طرفداران نسخه آمریکایی “Brain Age۲” گفت: نینتندو زمان بسیاری را برای ساخت اولین سری این بازی صرف کرده تا آنها برای همه گروههای سنی قابل استفاده باشند و این تلاشها مثمرثمر واقع شده است.
البته این بازی در مقابل بازیهای اخیر نینتندو، چندان به چشم نمیآید.
اگرچه “Brain Age۲” هنوز عرضه نشده اما به خاطر کنجکاوی بیش از حد من، آوریل پاسخ برخی از این سوالات را داد. این بازی بسیار شبیه نسخه اصلیاش است و در این نسخه نیز چهره شاد کاواشیما به چشم میخورد که در حین بازی به راهنمایی بازیکنان میپردازد. همچنین بهنظر میرسد که گرافیک این بازی نظیر نسخه اولیهاش باشد.
در هر صورت این مجموعه شامل ۱۵ بازی تست و فعالیتهای جدید را در برمیگیرد. یکی از بازیهای این مجوعه “Piano Player” (پیانیست) است که در آن با نشانهگری که روی صفحه موسیقی حرکت میکند، نتها را باید روی صفحه کلید فشار دهید.
“Word Scramble” بازی دیگری است که در آن باید حروفی را در کنار هم بچینید تا کلمهای بسازید که هم آوا با کلمه مورد نظر باشد.
با ارایه کنسولهای جدید Wii که دارای کنترلگر حساس حرکتی هستند، بازی “Big Brain Academy: WiiDegree” مجهز به ابزاری است که میتواند وزن مغز را نیز تخمین بزند.
در این آزمایش غیرعلمی هرچه قدر وزن مغزتان بیشتر باشد، بهتر است. در بازی یاد شده، یک پزشک انیمیشنی با عنوان دکتر لوب (Lobe) وجود دارد که در پنج مرحله: شناسایی، به یادسپاری، تحلیل، محاسبه و تجسم ذهنی آزمایش میکند.
میتوان با قراردادن کنترلگر در مقابل صفحه نمایش، بادکنکهای شمارهدار را از پایینترین قسمت تا بالاترین قسمت ردیف کرد.
با استفاده از کنترلگر میتوانید قطعات گمشده پازل را سرجای خود بگذارید. حتی میتوانید کنترلگر را مانند یک گوشی تلفن به گوش خود نزدیک کرده و به صداهایی که دستور غذا میدهند گوش داد و آنها را به خاطر بسپارد.
“Practical Intelligence Quotient۲” یکی از بازیهای فکری PSP است که در آن نه از مسایل ساده ریاضی برای حلکردن خبری هست و نه از بازی با کلمات. در این بازی با مواردی نظیر بادکنک روبهرو نمیشوید و یا شخصیت انیمیشنی هم که در طول بازی همراهتان باشد و دما، وزن و یا سن مغزتان را اعلام کند، وجود ندارد.
بازی پازل “PQ۲” نظیر نسخه اولش به شکل پیچدرپیچ و سهبعدی است که شخصیت بازی شما باید با مهارت بسیار از نقطه A به نقطه B حرکت کند اما همه راهها برای حرکت باز نیستند و فقط ورود به برخی از آنها امکانپذیر است.
میتوان گفت این بازی که توانایی شما را در حل معماها میسنجد، مهارت استدلالی شما را ارزیابی میکند و نکاتی را در مورد توانایی شما در استفاده از هوش خود در مراحل مختلف زندگی واقعی یادآور میشود و بعد به نحوی به شما امتیاز میدهد که تقریبا شبیه به امتیاز میانگین ۱۰۰ در تستهای استاندارد IQ است.
من در این بازی در نقش موشی بازی میکردم که در این شبکه هزار تو به دنبال راهی برای رسیدن به یک قطعه پنیر میگشتم.
امتیازی که از این بازی بهدست آوردم زیر ۸۰ درصد بود.
اگرچه در آن امتیاز پایینی گرفتم ولی به این نوع بازی امتیاز بالایی میدهم. نه فقط به این خاطر که دارای بازیهای بسیار متنوعی است بلکه به این علت که به بازیکنان امکان میدهد تا خود پازلهای سهبعدی بسازند و آنها را با دیگر بازیکنان به اشتراک بگذارند.
به هر حال پس از چندین بار بازیکردن با “PQ۲” بهرغم آنکه اولینبار امتیاز خجالتآوری کسب کردم اما بالاخره راهی پیدا کردم که امتیازم به ۱۰۳ رسید.
در بازی “Hot Brain” نیز پس از چندبار بازی با ۸۳امتیاز در رده گداخته (Red Hot) قرار گرفتم و پس از چند دفعه بازی “Big Brain Academy”، وزن مغز من ۱۰۳۰ گرم تخمین زده شد.
به هر حال، در این مورد که آیا این نوع بازیها توانایی مغز مرا بالا میبرد یا نه، کسی چیزی نمیداند، اما از موقعی که شروع به بازی با این نوع نرمافزارهای فکری کردهام، احساس میکنم باهوشتر شدهام.
منبع : ویستا