دانشمندان به طور روزافزون تحقيقات بيشتري در مورد پتانسيل تاثيرات مثبت بازيهاي رايانهاي انجام ميدهند. تحقيقات انجام شده در اين زمينه آشکار کرده که بازيهاي رايانهاي تاثيرات گسترده زيادي بر روي کاراييهاي ذهني دارد و تاثيرات آن از تواناييهاي پردازش تصويري تا حافظه را شامل ميشود. ساختار بازيهاي رايانه اي باعث شده که اين سرگرمي مفرح به ابزاري کارا براي پرورش تواناييهاي مختلف انسان تبديل شود.
يکي از کارگردانان استوديوهاي ساخت بازيهاي آموزشي درمورد تاثيرات ذهني بازيها چنين ميگويد: “هيچکس دوست ندارد با بازيهاي آسان بازي کند، از طرفي ديگر بازيها به طور مطلق سخت نيستند بلکه سختي بازيها منطبق با تواناييهاي بازيکنان ساخته ميشود. هدف از ساخت بازيها به چالش کشيدن بازيکنان، درست در لبه تواناييهاي آنها است که اين چالشهاي انطباقي به شکل حيرتآوري در يادگيري و تقويت برخي از مهارتهاي آنها موثر هستند.”
براي استفاده از اکثر بازيها، ذهن نيازمند انجام تعداد زيادي از فعاليتهاي مختلف است و بازي کردن ميتواند هرکدام از اين فعاليتها را تقويت کند. در برخي از تحقيقات در اين زمينه از بازيهايي با ريتم سريع و سبکي اکشن استفاده شده است. اين دسته از بازيها در افزايش حدت بينايي، موقعيتيابي و انتخاب اشيا در صحنه بسيار موثر هستند، در حاليکه بازيهاي استراتژي در افزايش تواناييهاي حافظه و منطق تاثيرگذاري زيادي دارند. اطلاعات اينگونه آزمايشات به محققان نشان داده که چقدر ذهن يک انسان ميتواند قابليت شکلگيري داشته باشد. دانشمندان اکنون ميدانند که انجام يک ماموريت چالش برانگيز ميتواند باعث تربيت تواناييهاي ذهن انسان شود.
در ادامه به برخي از تواناييهايي که توسط بازيهاي رايانهاي در انسان تقويت ميشود، اشاره ميشود.
تفکر، تجزيه و تحليل و تصميم سازي سريع
از نتايج قابل توجه انجام بازيهاي رايانهاي ميتوان به تقويت سرعت واکنش نسبت محرکهاي درون بازي اشاره کرد. به دليل نوع ساختار بازيها، بازيکنان سعي ميکنند تا هرچه سريعتر پاسخگوي تعاملات و محرکهاي درون بازيها باشند، بنابراين ذهن بازيکنان آمادگي بيشتري براي انجام عکس العملهاي به موقع از خود نشان ميدهد و در نتيجه اين توانايي در آنها تقويت ميشود. پرورش اين توانايي به دليل بالا رفتن تواناييهاي فکرکردن سريعتر و تحليل و تصميم گيري بهتر و سريعتر در بازيها است. در بازيهاي سبک اکشن، بازيکنان در اينکه به چه اهدافي بايد سريعتر تيراندازي کنند و به چه اهدافي نبايد تيراندازي کنند تبحر پيدا ميکنند، درحاليکه در بازيهاي استراتژي بازيکنان ياد ميگيرند که زمان وقوع يک پيشامد چه عکس العملي از خود نشان دهند تا با توجه به بحران زمان و منابع بهترين تاثير را به همراه داشته باشد.
شواهد روزافزون نشان ميدهند که انجام بازيهاي سبک اکشن، روند پردازش اطلاعات بصري و تصميمگيري بر مبناي اين اطلاعات را در بازيکنان سريعتر مي کند. به زبان ساده، بازيهاي اکشن بازيهايي هستند که در طول روند بازي آنها، فعاليتهاي زيادي بطور همزمان بر روي صفحه نمايش اتفاق ميافتد و بازيکنان بايد عکس العملهاي سريعي از خود در مقابل اين اتفاقات نشان دهند. اين سبک از بازيها ساختاري بسيار خشن دارند و بازيکنان نيز بايد براي اجتناب از کشته شدن با سرعت زيادي از خود عکس العمل نشان دهند.
درمقالهاي که با عنوان «منظرهاي علوم روانشناسي» منتشر شد، تفاوتهاي دو گروه از افراد با هدف ارزيابي تاثيرات انجام بازيهاي رايانهاي و تواناييهاي بصري اشخاص مورد بررسي قرار گرفت. گروه اول افراد مورد آزمايش در هفته حداقل پنج ساعت بازي ميکردند و گروه دوم به ندرت يا اصلا بازي نميکردند. اين تيم تحقيقاتي آزمايشات خود را ابتدا با تحليل نتيجه 89 آزمايش مختلف شروع کرد که دامنه آن شامل وظايف سادهاي مانند پيدا کردن شکل هدف در صفحه نمايش و شناسايي سريع اشکال مختلف بر روي صفحه، تحت شرايط مختلف بود. پس از انجام اين آزمايشات، اين تيم مطالعاتي به اين نتيجه رسيد که افرادي که بازيهاي رايانهاي را انجام ميدادند، سريعتر از افرادي که بازي نميکردند وظايف خواسته شده را انجام ميدادند. البته يکي از روشهايي که ممکن است کسي سريعتر از عهده اين آزمايشات برآيد فدا کردن دقت به نفع سرعت بيشتر است. يعني ممکن است که شما به سرعت پاسخ دهيد اما جوابهايي را بدهيد که در مورد آنها اطمينان نداريد، اما در اين مورد چنين وضعيتي وجود نداشت؛ گروه بازيکنان بازيهاي رايانهاي با همان دقتي که گروه دوم به سوالات پاسخ ميدادند اين آزمايشات را پشت سر گذاشتند. اين آزمايش مشخص کرد که گروه بازيکنان به روشني سريعتر از گروه دوم آزمايش نسبت به تعاملات بصري از خود عکس العمل نشان ميدهند.
شايد گفته شود که نتيجه اين آزمايش از روي تعصب بوده و يا اينکه بطور ساده همه افراد گروه بازيکنان ذاتا نسبت به تعاملات بصري عکس العمل سريعتري دارند. براي مشخص شدن احتمال درست بودن اين فرضيه، گروه محققان شروع به بررسي آزمايش ديگري کردند. آنها از افرادي که قبلا بازيهاي رايانه اي را انجام نميدادند استفاده کردند و از اين گروه از افراد خواسته شد تا يک بازي سبک اکشن را به مدت 50 ساعت در طول 9 هفته انجام دهند. از گروههاي ديگر نيز خواسته شد تا همين کار را با انجام بازيهايي با سبکهاي ديگر انجام دهند. پس از اين دوره، از اين افراد آزمايشات بصري مانند پيدا کردن الگوهايي در صفحه به عمل آمد. در اين آزمايش مشخص شد که افرادي که بازيهاي سبک اکشن بازي ميکردند، سريعتر از سايرين که بازيهايي با سبکهاي ديگر بازي کردهاند از عهده اين آزمايشات برآمدهاند. نتيجه اين آزمايشات مبين آن بود که چيزي در بازيهاي سبک اکشن وجود دارد که باعث تقويت سرعت پردازش اطلاعات بصري و استفاده از اين اطلاعات توسط مغز ميشود.
اکنون، ممکن است تصور شود بازيکناني که بازيهاي سبک اکشن بازي ميکنند تنها ميتوانند عکس العملهاي سريعتري از خود نشان دهند و توانايي تحليل نتيجه عمل خود را پيش از انجام آن ندارند! عدم صحت اين نظريه هم با انجام يک آزمايش ديگر ثابت شد. در آزمايش سوم، اين محققان علاوه بر نشانهايي که گروه آزمايش شونده بايد نسبت به آنها عکس العمل نشان ميدادند از علامتهاي ديگري نيز بر روي صفحه نمايش استفاده کردند و از افراد تحت آزمايش خواسته شد تا با کنترل و تحليل واکنش خود نسبت به آنها از خود عکس العمل نشان ندهند. در اين آزمايش نيز بازيکنان بازيهاي اکشن توانايي خوبي در مهار واکنشهاي خود نسبت به اين محرکها از خود نشان دادند. بنابراين بازيهاي رايانه اي تنها موجب افزايش سرعت کشيدن ماشه در بازيکنان نميشوند بلکه سرعت پردازش بصري و استفاده از اطلاعات آنها را نيز افزايش ميدهند.
کاهش امکان رخداد خطا
انجام يک بازي رايانهاي نيازمند فعاليتهاي حل مسئله، نقشه کشيدن، تخمين زدن و تحليل کردن حرکات يا فعاليتهاي خود و حريف ميباشد. انجام اين کارها به بالا بردن مهارتهاي حل مسئله، ارزيابي و پيشبيني سريع بر روي بازيکن تاثيرات مثبتي ميگذارد. اين تحليلها به بازيکنان درک بهتري از موقعيتش در بازي ميدهد که در آن خطرات و فرصتهاي احتمالي مشخصتر هستند و انجام تمام اين فعاليتها باعث افزايش تواناييهاي بخصوصي در افراد ميشود. در همين راستا آزمايشاتي در رابطه با نحوه عملکرد دو گروه از جراحان انجام شد، از گروه اول خواسته شد که هر روز به انجام بازيهاي رايانهاي براي مدت محدودي بپردازند و گروه دوم نيز بعنوان گروه آزمايش درنظر گرفته شد. در نهايت نتيجه اين آزمايش نشان ميداد که آن دسته از جراحاني که به انجام بازيهاي رايانهاي ميپرداختند، نسبت به گروه آزمايش در کار خود سريعتر هستند و کمتر اشتباه ميکنند. بنابراين مشخص ميشود که بازيهاي رايانهاي با درگير کردن ذهن بازيکنان و وادار کردن آنها به تفکر و تجزيه و تحليل راههاي ممکن، تواناييهاي ذهني را در آنها پرورش و احتمال خطا را در آنها کاهش ميدهند.
تجربه احساس شکست، پيروزي و پشتکار
بازيکنان با پيشرفت خود در بازي در نهايت به مراحلي مي رسند که اکثرا تلاشهاي دفعات اول آنها در اين مراحل ناکام مي ماند؛ از اين رو آنها سعي مي کنند تا روشهاي ديگر را براي پيروزي و موفقيت در بازي آزمايش کنند. براي اين کار آنها به آزمايش ترکيبات اجزاي مختلف بازي و مقايسه نتايج آنها مي پردازند و اميدوارند تا با اين کار به نتايج بهتري دست پيدا کنند. اين آزمون ها علاوه بر اينکه تجربه احساس شکست و پيروزي را براي بازيکن ميسر مي سازد، به آنها امکان مي دهد تا فرضيه ها و شيوه هاي عمل ديگر را در بازي پيدا کنند و آنها را تحليل و آزمايش نمايند. از آنجاييکه بازيکنان درهنگام انجام بازي مي دانند که براي عبور از مراحل سخت بازي حتما راهي وجود دارد اين فرايند را تا پيدا کردن راه حل مناسب تکرار مي کنند. تکرار اين فعاليتها منجر به تقويت حس استقامت و پشتکار بازيکنان مي شود که در دنياي واقعي تاثيرات مستقيم خود را نشان خواهد داد.
مديريت عملکرد چند وظيفه
در بازيهاي سبک استراتژي، هميشه امکان دارد که يک رويداد غير منتظره مانند روبرو شدن با دشمنان باعث غافلگيري بازيکن شود. اينگونه وضعيتها بازيکنان را مجبور ميسازد تا مديريت منعطف از خود نشان داده و فورا از خود عکسالعمل نشان دهد. علاوه بر اين در چنين بازيهايي هميشه چندين وظيفه به عهده بازيکن قرار داده ميشود و او را مجبور ميسازد تا روند اصلي بازي را همراه با در نظر گرفتن اهداف حاشيهاي در بازي به جلو ببرد. در اين حالت بازيکنان ياد ميگيرند که شرايط و موقعيتهاي مختلف را نسبت به هم بسنجند تا بتوانند به همه اهداف بازي دست پيدا کنند. اين مسئله درست مانند زندگي واقعي است که منجر به تقويت تواناييهاي ارزيابي و ديد کلي نسبت به مسائل، همراه با در نظر داشتن جزئيات جاري ميشود. به همين سبب بازيکنان با تمرين اين نوع مهارت در بازيها ميتوانند با ارزيابيهاي دقيقتر خود از وضعيتشان در بازي پيشبيني خوبي از روند آن داشته باشند و استراتژيهاي خود که با شناخت و ارزيابي از بازي، پارامترها و منابع مستقيما در ارتباط است را با کارايي بالاتر و مديريت بهتري تنظيم کنند.
ارزيابي، پيش بيني و استراتژي
افراد در بازيهاي استراتژي سعي ميکنند تا در هر لحظه و با وقوع هر تغيير جديد در بازي ارزيابياي از موقعيت جاري خود داشته باشند تا بتوانند ديد بهتري از جايگاه خود در بازي بدست آورند و بازتاب نحوه بازي کردن خود را دريافت کنند. در بازيهاي استراتژي و نظاير آن به طور معمول هميشه نياز به پيش بيني اتفاقات آينده ميباشد و بازيکنان سعي ميکنند با انجام پيشبينيهاي مداوم يک قدم از بقيه جلوتر باشند و خود را براي رويدادهاي احتمالي آينده آماده سازند. ترکيب اين دو الگو که در بازيها بسيار با اهميت است به بازيکنان درک بهتري از موقعيتشان در بازي ميدهند. از اين رو بازيکنان با توجه به احتمالات پيش بيني شده تاکتيکها و استراتژيهاي خود را شکل ميدهند. پرورش اين تواناييها باعث ميشود تا ذهن بازيکنان نسبت به هر رويدادي در زندگي واقعي منطقيتر عمل کند و عکسالعملهايي بر مبناي ارزيابي، پيشبيني و استراتژي از خود بروز دهد.
شناخت الگوها و پرورش خلاقيت
بازيکنان با انجام بازيهاي رايانهاي و آشنا شدن با قوانين بازيها به تدريج الگوهاي منطقي عملکرد بازيها را ياد ميگيرند و همينطور در بازيهاي آنلاين يا چند نفره با تحليل شيوههاي بازي کردن دوستان خود که در يک بازي تبحر بيشتري دارند، الگوهاي بازي آنها را ميآموزند و با تطبيق دادن اين الگوها با عناصر و قوانين منطقي بازي درک خوبي از چارچوبهاي منطقي آن بدست ميآورند. از سويي بازيکنان همواره تلاش ميکنند تا در بازيها به سطح بالاتري از مهارت برسند، از اين رو با ترکيب اين الگوها با يکديگر و يا بهبود دادن الگوهاي قبلي به اين هدف دست مييابند که اين روش باعث پرورش خلاقيت در آنها ميشود. بازيکنان از نتايج اين تاثير که ناشي از تشخيص صحيح يک الگو و سنجش اثرات جانبي آن در بازيها است در زندگي واقعي خود نيز استفاده ميکنند و از آن بهره ميبرند.
در آزمايشي که بر روي پانصد نوجوان 12 ساله دختر و پسر براي مطالعه رابطه بين بازيهاي رايانهاي و خلاقيت انجام شد، مشخص گرديد که بازيهاي رايانهاي تاثير بسزايي در رشد و تقويت خلاقيت در آنها دارند. ليندا جکسون، پروفسور روانشناس و سرپرست اين تحقيقات در اين رابطه ميگويد: “اين تحقيقات که بدون درنظر گرفتن ميزان خشونت بازيها انجام شد، اولين آزمايشي است که رابطه تکنولوژي و خلاقيت را مورد مطالعه قرار مي دهد.” در اين آزمايش به نوجوانان شکلي منحني مانند داده شد و از آنها خواسته شد تا با اين منحني عکسي «جالب و جذاب» بکشند و سپس براي آن يک اسم انتخاب کنند و داستاني براي آن بنويسند. نتايج اين آزمايش نشان داد، نوجواناني که از بازيهاي رايانهاي به ميزان بيشتري استفاده ميکردند به نسبت نوجواناني که کمتر از اين بازيها استفاده ميکردند خلاقيت بالاتري در کارهايي مثل نقاشي و داستاننويسي از خود نشان ميدهند. نتايج ديگر اين آزمايش نشان ميداد که پسران بيش از دختران بازي ميکنند و از بازيهايي بيشتر خوششان ميآيد که آميخته با خشونت هستند در حاليکه دختران بازيهايي را بيشتر ميپسندند که در آن بتوانند با شخصيتهاي ديگر بازي (انسان يا غير انسان) تعامل داشته باشند. از اين رو مشخص ميشود که تاثير بازيهاي رايانهاي بر خلاقيت و نوآوري بسيار زياد است.
هماهنگ کردن قابليت هاي ذهني و حرکات فيزيکي
يکي ديگر از تاثيرات مثبت بسيار مهم بازيهاي رايانهاي که در کودکان محسوستر است، بهبود يافتن هماهنگي دستها و چشمها است. يک بازيکن بايد نگاه خود را بر روي صفحه نمايش نگه دارد، درحاليکه همزمان بايد با دستانش، با وسيله کنترلگر حرکات خود را در بازي انجام دهد. با ظهور تکنولوژيهاي جديد و حسگرهاي حرکتي اين امر وسعت بيشتري پيدا کرده است و انجام برخي بازيها نيازمند هماهنگي بيشتر اعضاي بدن بازيکن است. انجام اين بازيها نيازمند حرکات هوشيارانه، هماهنگ و همزمان بازيکن است، به علاوه مزيت ديگر آن اين است که بازيکن ميتواند فورا تاثيرات فعاليتهاي خود را در بازي ببيند و يک بازخورد سريع از نحوه عملکرد خود در بازي دريافت کند، بنابراين ميتواند درهمان لحظه از تاثيرات و نتايج عمل خود، تجربه کسب کند.
شبيهسازي مهارتهاي دنياي واقعي
بازيهاي سبک شبيهسازي به دليل ساختار جذاب و ايجاد درکي درست از فعاليتي خاص در بين بازيکنان محبوبيت زيادي پيدا کردهاند. بعلاوه از اين نوع بازيها براي آموزش برخي از حرفهها استفاده ميشود. در صنعت هوانوردي و پرواز، در کشتيراني، علوم و تاکتيکهاي نظامي، پزشکي و … از اين نوع بازيها بهره گرفته ميشود. بازيهاي اين سبک بخاطر عمق تاثيرگذاري و وسعت ياددهي جايگاه مهمي پيدا کردهاند. اکنون هر کسي که بخواهد، به سرعت ميتواند کنترل سيستم شبيهساز ساخت و اجراي موسيقي را در يک صحنه مجازي بدست گيرد و يا فرود آوردن يک هواپيماي بزرگ مسافربري را در يک فرودگاه معروف تجربه کند. در برخي بازيها مانند بازيهاي چند نفره بزرگ آنلاين که به اماماو شهرت يافتهاند، بازيکنان براي انجام دادن ماموريتهاي بازي تيمهايي را با يکديگر تشکيل ميدهند. ساختار اين تيمها اغلب شامل چند مدير است که به يک رئيس گزارش ميدهند. وظيفه اين افراد کنترل و هماهنگي کار ساير اعضاي تيم است. اين ساختار درست مانند ساختار اداري دنياي واقعي است که در آن کارمندان براي انجام وظايفشان از مديران کسب تکليف ميکنند.
يادگيري زبان و رياضي
در تحقيقاتي که در سال 2003 درمورد رابطه افزايش خشونت نوجوانان و بازيهاي رايانهاي خشن انجام شد، مشخص گرديد اين دسته بازيها به اين دليل باعث افزايش خشونت در نوجوانان ميشوند که اعمال خشونت آميز در آنها تکرار ميشود. اين شيوه که تاثير آن ناشي از تکرار اينگونه اعمال است مدتها است که به عنوان الگويي براي آموزش مورد استفاده قرار ميگيرد. محققان نيز دريافتند که ميتوان از همين روش براي آموزش دادن استفاده کرد. يکي از ويژگيهاي بازيهاي رايانهاي اين است که بازيکنان براي انجام بهتر بازيها يا پيدا کردن دانش بيشتر نسبت به پيش داستان يا پيدا کردن درک بهتر از نوع و پيشينه شخصيتها يا ارتباطات آنها نسبت به هم بايد متوني را در بازي بخوانند که اصطلاحا به آنها دانش بومي (لور) گفته مي شود. علاقه کودکان به بازيها سبب ميشود تا آنها سعي کنند تا اين متون را بخوانند و معاني آنها را درک کنند. از اين رو ميتوان به بازيها به عنوان وسيلهاي کمک آموزشي براي يادگيري بهتر کلمات و اصطلاحات نگاه کرد که در بالا رفتن مهارتهاي زباني تاثير زيادي دارد. براي بازيکناني با زبانهاي متفاوت نيز بازيهاي رايانهاي تبديل به عاملي مشوق در يادگيري زبانهاي خارجي شده است. همچنين برخي بازيهاي رايانهاي، ميتوانند به مثابه ابزاري کمک آموزشي براي آموزش مهارتهاي اوليه رياضي مورد استفاده قرار گيرند.
يادگيري ادبيات و اصطلاحات رايانه
جذابيتهاي بازيهاي رايانهاي موجب ميشود که کودکان براي انجام بهتر بازيها و تنظيم و نصب بازيها با رايانه تعامل داشته باشند، اين تعاملات موجب ميشود تا حس کنجکاوي کودکان تحريک شود و سعي کنند تا مهارتهاي خود را در اين زمينه افزايش دهند. در قدم بعد، همين جذابيتها به بازيکنان با استعداد در زمينههاي مختلف رايانهاي باعث ميشود تا آنها درگير چالشهايي براي بهبود بخشيدن به برخي از عناصر بازي يا طراحي مراحل جديد براي بازيها شوند. اين چالشها نيز به نوبه خود سبب ميشود تا بازيکنان سعي کنند تا اين علوم و مهارتهاي حاشيهاي را براي انجام اين تغييرات کسب کنند و يا حتي تلاش کنند تا يک بازي جديد بسازند.
پيچيدگي بيشتر بازيهاي رايانهاي به کودکان اين فرصت را ميدهد تا تواناييهاي شناختي، تصميمگيري و استدلال خود را تقويت کنند. بازيهاي رايانهاي تا جايي موجب تقويت تواناييهاي يادگيري در بازيکنان ميشوند که بجاي اينکه بازيکنان بطور بي هدف دستوراتي را با کنترلگر خود وارد کنند، بازيکنان مجبور به بدست گرفتن کنترل و فکر کردن ميشوند. بعضي اوقات نيز در بازيهاي رايانهاي نياز به صبر و نوآوري براي عبور به مرحله بعد است، همه اين عناصر باعث باز شدن زاويههاي ديد جديدي در بازيکنان ميشود و بازيکنان به اين شکل تجربه بدست مي آورند و در تجارب خود راههاي يادگيري مختلفي را ميآموزند.
درک فضايي
يکي ديگر از کارکردهاي مثبت بازيهاي رايانهاي تقويت مهارتهاي فضايي يا موقعيتيابي بازيکن است. بازيکنان در بازيها شروع به اکتشاف ميکنند و گاهي نياز دارند تا به برخي از محلهايي که در سياحتهاي خود در دنياي بازي ميروند، دوباره باز گردند. پاسخ به اين نوع نيازها باعث تقويت تواناييهاي بازيکن در مسيريابي و موقعيتيابي ميشود. موقعيتيابي، انتخابهاي قبلي بازيکنان و مکانهاي به وقوع پيوستن برخي رويدادها باعث ميشود تا ذهن بازيکنان جهت به ياد آوردن اينگونه اطلاعات فعاليت بيشتري کند که منجر به تقويت ميزان حافظه بازيکنان نيز ميشود.
با وجود اينکه تحقيقات نشان ميدهد که ذهن مردان داراي مزاياي بيشتري در رابطه با تواناييهاي فضايي مانند: شناختهاي جغرافيايي، تفسير نقشههاي فني و نقشهخواني است، مطالعات جديد نشان ميدهد که انجام بازيهايي با گرايش اکشن ميتواند اين تواناييها را در هر دو جنس مرد و زن همتراز سازد.
محققان دانشگاه تورنتو اعلام کردند که توانستهاند اجزاي اصلي در مغز را که مسئول پردازش اطلاعات فضايي است، شناسايي کنند. با اندازه گيري ميزان فعاليتهاي اين بخش متوجه شدهاند که ميزان فعاليتهاي اين بخش در مردان بيش از زنان است. به گفته سرپرست اين تحقيقات، “بطور متوسط زنان نميتوانند به خوبي و به سرعت توجه خود را از چيزي به چيز ديگري معطوف سازند و اين ممکن است يکي از علتهاي پايين بودن تواناييهاي زنان در مهارتهاي فضايي نسبت به مردان باشد.” نکته مهمتري که اين تيم تحقيقاتي کشف کرد اين بود که هر دو جنس زن و مرد ميتوانند تواناييهاي فضايي خود را با انجام بازيهاي رايانهاي بهبود بخشند و زنان در اين مورد ميتوانند خود را به مردان برسانند و همتراز آنها شوند. بعلاوه، اين تواناييهاي بهبود يافته در هر دو جنس باقي ميماند. اين تيم، پس از پنج ماه دوباره آزمايشات خود را روي گروه آزمايش قبلي تکرار کرد و متوجه شد که تواناييهاي بهبود يافته در آنها باقي مانده است.
تقويت حافظه
در برخي اوقات افراد عليرغم داشتن رژيم غذايي سالم و برنامه ورزشي احساس بيقراري و خستگي مي کنند، اين حالت به اين دليل است که ذهن آنها دچار ناهنجاريهايي در کارکرد خود شده است که بر قسمتهاي مختلف مغز از جمله حافظه تاثير گذار است. يکي از راههاي درمان اين احساس ضعف در حافظه استفاده از بازيهاي معمايي است. بازيهاي معمايي اثر زيادي بر کارکرد مغز دارند و تواناييهاي حسابگري و حافظه افراد را تقويت ميکنند. اين بازيها درواقع مغز شما را وادار به فعاليت ميکنند و قسمتهاي راکد آن را به جريان مياندازند. بنابراين سلولهاي مغز و نرونها شارژ مجدد ميشوند و شروع به فعاليت مجدد ميکنند. زماني که شما يک بازي معمايي را انجام ميدهيد، متوجه خواهيد شد که اطلاعات و دانش زيادي ميآموزيد، در اين فرايند بر ميزان هوش شما نيز افزوده ميشود. با انجام اينگونه بازيها شما متوجه ميشويد که هر کدام از آنها داراي درجه سختي محدودي است. هر چه که شما بتوانيد بازيهاي سختتري از اين نوع را انجام دهيد و معماهاي آن را حل کنيد بر ميزان هوش شما نيز افزوده ميشود. انجام اين بازيها مطمئنا بر قابليتهاي ديگر ذهني شما نيز تاثير دارد. افزايش ميزان توجه، مهارتهاي شناختي و منطق نيز از تاثيرات ديگر اين نوع بازيها هستند.
تسکين بخشيدن درد و استرس
در مطالعاتي که توسط محققان با هدف بررسي تاثيرات «بازيهاي رايانهاي تحت اينترنت چند نفره» بر روي بازيکنان يکي از بزرگترين بازيهاي رايانهاي اينترنتي بنام «ورلد آف وارکرفت» با داشتن چندين ميليون بازيکن در سرتاسر دنيا، انجام شد (در اين بازي بازيکنان شخصيتهايي را با انتخاب اجزا و مهارت هاي خاص، براي خود ميسازند و با همکاري با ساير بازيکنان ماموريتهاي مختلف مراحل بازي را انجام ميدهند. ساختار پيچيده و فوق العاده تعاملي اين بازي سبب ميشود تا بازيکنان در دنياي بازي خود را جزئي از آن احساس کنند و به آن به عنوان دنيايي ثانوي نگاه کنند که جدا از دنياي واقعي آنها است و در آن بازيکنان ميتوانند با هزاران بازيکن ديگر تعامل داشته باشند.) محققان با انجام آزمايشات مختلف به نتايج قابل توجهي دست يافتند. در اولين آزمايش اين گروه محقق، حالتي از احساس تجربه عميق از بازي را در بازيکنان شناسايي کردند که چيزي مانند جذب شدن يا غوطهور شدن در دنيايي ديگر است. اين حالتهاي فرعي ميتواند در بازيکنان هم تاثيرات مثبت داشته باشد و هم تاثيرات منفي که عادات و ميزان استرس خارج از بازي و همينطور شيوه بازي افراد، تعيين کننده نوع و ميزان اين تاثيرات است. در مورد موضوع جذبکنندگي يا غوطهوري در بازي، محققان براي بازيکنان فرمهاي نظرسنجياي که سوالاتي با قالبهاي روانشناختي داشت، تهيه کردند و با آنها مصاحبههايي انجام دادند تا در مورد تجربه آنها از بازي و عاداتشان بيشتر بفهمند و بتوانند ميزان جذب شدن بازيکنان در دنياي بازي را زماني که به انجام بازي مشغولند، اندازه بگيرند. با توجه به گفتههاي خود بازيکنان و نتايج حاصله از فرمهاي نظرسنجي، محققان دريافتند بازيکناني که در هنگام انجام بازي بيشتر جذب دنياي بازي ميشوند و تجربه عميقتري از احساس نزديکي با بازي را دارند، استرس بيشتري از خود تخليه ميکنند و پس از انجام بازي احساس آرامش بيشتري مينمايند.
هدف اين آزمايش نشان دادن ارتباط بسيار قوي ميان «حالتهاي رواني آگاهانه متفاوت» و «بازي کردن» است. نتيجهاي که اين محققان به آن دست يافتند اين بود که “اگر شما خود را در دنياي بازي گم کنيد، از استرسهاي خود نيز گريختهايد، محققان به اين حالت (وضعيت فرار) ميگويند.” درنتيجه بازيکنان به حالتي از آرامش بسيار عميق دست مييابند. در توصيفات ديگر اين احساسات مانند چالشي مثبت و مهيج تشريح شده بود، درست مانند يک مسابقه شطرنج اما با اين تفاوت که خود آنها در نقش يکي از مهرهها هستند. توجه به اين نکته بسيار مهم است که بدانيد اين وضعيتهاي فرار بايد کنترل شده و موقتي باشند تا تاثيرات مثبت داشته باشد و منتهي به اثرات مثبت رواني بجاي فرار از مشکلات شود، در غير اينصورت به افزايش استرس در افراد ميانجامد.
علاوه بر اين، در مطالعات ديگري ثابت شده که ميتوان از بازيها به عنوان ابزارهاي منحرف کننده براي کساني که تحت درمانهاي دردناک سرطان هستند، استفاده کرد. حتي انجام اين آزمايش بر روي بچههايي که بيماري آنفولانزا نيز داشتند با نتايجي مشابه روبرو شد.
تناسب اندام و رژيم غذايي
با پيشرفتهاي بازيهاي رايانهاي و امکان برقراري تعاملات حرکتي بازيکنها و بازيها، نسل جديدي از بازيهاي رايانهاي براي استفاده همه عرضه شدهاند که ميتوانند با دريافت اطلاعاتي در مورد وضعيت فيزيکي بازيکنان و ارزيابي نسبت اين اطلاعات و سن بازيکنان آنها را در برنامههاي ورزشي و غذايي خاص قرار دهند. علاوه بر اين، ويژگي پاداشدهي و تشويق بازيکنان، انگيزه مضاعفي براي علاقمندان به تناسب اندام و سلامتي ايجاد ميکند.
رفتارهاي اجتماعي مثبت و حضور در اجتماع
منش ورزشي خوب و بازي منصفانه ارزشهايي هستند که عموما در دوران نوجواني و در ورزشگاهها در بچهها ساخته ميشوند. بازيهاي رايانهاي نيز راهي ديگر براي آموزش اين ارزشها به بچهها هستند، مخصوصا در بازيهاي مستمر اينترنتي که بازيکنان در مبارزه و رقابت هميشگي با هم هستند. در اينگونه بازيها بازيکنان مجبورند که شکستها و پيروزيهاي يکديگر را قبول کنند و به تواناييها و مهارتهاي يکديگر احترام بگذارند. آنها ياد ميگيرند که با تقويت تواناييهايشان در بازي ميتوانند به موفقيتهاي بيشتري هم دست پيدا کنند و اگر شکست بخورند حتما توضيح قابل قبول و منطقي براي آن وجود دارد. بازيکنان ميآموزند که پيروزي بر پايه تواناييهايشان يک پيروزي واقعي است و نشئت گرفته از مهارتهاي آنها در بازي کردن است. دانستن اين نکات زمينه ساز پرورش منش ورزشي خوب و بازي منصفانه در بچهها ميشود که بازيکنان ميتوانند از اين ارزشها در دنياي واقعي نيز بهره ببرند.
به گفته يکي از اساتيد دانشگاه بوستون، پرفسور اسکات سيدر: “برخلاف کتابها و فيلمها، بازيهاي رايانهاي تنها از اجزا تشکيل نشدهاند، بازيها از نقشهاي مختلف نيز بهره ميبرند؛ بازيها طوري ساخته شدهاند که به برخي از فعاليتها پاداش دهند و بخشي ديگر را مجازات کنند؛ اين امر به اين معني است که بازيها پتانسيل بسيار زيادي براي آموزش اخلاقيات و ارزشهاي اجتماعي دارند. البته اين کار مثل يک شمشير دو لبه است، يعني همانطور که بازيها به عملکردهاي مثبت پاداش ميدهند، ميتوانند به عملکردهاي منفي و ضد اجتماعي نيز پاداش دهند. در مطالعات ديگري که در زمينه تاثيرات اخلاقي و اجتماعي بازيها انجام شد، مشخص گرديد که افرادي که بازيهايي را که در آن کارهاي مثبت اجتماعي انجام ميشود، بازي ميکنند تمايل بيشتري براي کمک کردن به ديگران از خود نشان ميدهند. در اين آزمايش دو بازي مختلف در اختيار دو گروه آزمايش شونده قرار داده شد. بازي گروه اول «سيتي کرايسس» نام داشت که بر مبناي انجام رفتارهاي مثبت اجتماعي ساخته شده بود؛ در اين بازي بازيکن با هدايت يک بالگرد به نجات مردم گير افتاده بر روي سقف خانههاي در حال سوختن ميرود و يا به تعقيب مجرمان در حال فرار ميپردازد. بازي گروه دوم که بازي خنثي و بدون تاثيرات اجتماعي بود، «تتريس» نام داشت که در آن بازيکنان بايد با استفاده از اشکال هندسي يک ديوار بسازند و در عين حال بايد مانع از رسيدن آن به بالاي صفحه بازي شوند. روش انجام اين آزمايش به اين شکل بود که رفتارها و واکنشهاي بازيکنان نسبت به محرکهاي محيطي، در حين انجام بازي مورد بررسي قرار ميگرفت و بعلاوه فرمهايي در اختيار آنها قرار ميگرفت تا همه افکار خود را در حين انجام بازي در آن ثبت کنند. در مرحله اول اين پژوهش يک نفر به عنوان ناظر آزمايش وارد اتاق ميشد و پس از چند دقيقه شخص دومي به عنوان دوست او وارد اتاق ميشد و با صداي بلند و لگد زدن به سطل زباله، ناظر اول را ناراحت ميکرد. نتيجه آزمايش نشان داد که 55 درصد از بازيکناني که بازي با تاثيرات مثبت اجتماعي را بازي ميکردند براي کمک به ناظر اول از خود واکنش نشان دادند، درحاليکه تنها 25 درصد از افراد گروه دوم که به انجام بازي خنثي ميپرداختند از خود براي کمک به ناظر اول واکنش نشان دادند. علاوه بر اين، افراد گروه اول افکار مثبت اجتماعي بيشتري براي کمک به ناظر اول از خود بر روي فرمها ثبت کرده بودند. اين آزمايش مشخص ميکند که بازيها تاثيرات آموزشي زيادي دارند که بر رفتارهاي مثبت اجتماعي تاثيرگذار است و ميتوان اين رفتارها را با بهرهگيري از عناصر بازيها تقويت کرد. گروهي ديگر از محققان اميدوارند تا بتوانند با استفاده از بازيهاي رايانهاي باعث تشويق رفتارهاي اجتماعي مثبت در بچهها شوند. نتيجه تحقيقات گروهي ديگر از محققان نشان ميدهد کودکاني که بازيهايي انجام ميدهند که در آن کاراکتر اصلي بازي به ديگران کمک ميکند و يا نسبت به ديگران از خود محبت نشان ميدهد، در روابط خود با ديگران نيز اينطور رفتارهاي اجتماعي را بيشتر از خود بروز ميدهند. در آزمايشات مشابه ديگري که بر روي گروهي از دانشجوياني که بصورت تصادفي براي بازي کردن با بازيهايي با الگوهاي مثبت اجتماعي انتخاب شده بودند، مشخص شد که آنها متعاقبا رفتارهاي اجتماعي مثبت بيشتري نسبت به گروههاي ديگر که براي بازي کردن با بازيهاي بدون تاثير اجتماعي و خشن انتخاب شده بودند از خود نشان ميدادند.
رفع اختلالات رواني
خيلي از دانشمندان و روانشناسان اعتقاد دارند که بازيهاي رايانهاي تاثيرات مثبت بسيار زيادي بر روي کودکان دارد و تاثير اصلي آن را افزايش هوش کودکان ميدانند و به آنها روش تفکر سطح بالا را ميآموزد که در آينده به اين توانايي مهم نياز خواهند داشت. بازيها در بهبود بخشيدن برخي از تواناييهاي اجتماعي و ناهنجاريهاي رواني نيز تاثير زيادي دارند. ديده شده کودکاني که از شرايط خاصي، مثل خود کمبيني يا اجتماع گريزي رنج ميبرند پس از اينکه به يکي از طرفداران بازيهاي رايانهاي تبديل شدند، توانستهاند تا اينگونه ضعفها را در خود بهبود ببخشند. پاداشهايي که بازيهاي رايانهاي به عنوان جايزه دستاوردهاي بازيکنان به آنها ميدهند باعث ايجاد نوعي احساس توانمندي در کودکان ميشود که در بهبود احساس خود کمبيني آنها تاثير دارد. از سوي ديگر بچههايي که اجتماع گريز هستند با انجام بازيهاي رايانهاي با ديگر همسالان خود وجوه اشتراک مختلفي پيدا ميکنند و موضوعي براي بحث کردن با آنها مييابند که در نهايت منجر به همجوشي آنها با ديگر همسالان ميشود.
امروزه از بازيهاي رايانهاي به عنوان ابزاري درماني براي معالجه برخي از بيماريهاي رواني نيز استفاده ميشود. پس از مشخص شدن تاثيرات مثبت بازيهاي رايانهاي از طريق تاثيرگذاري بر روي ناحيهاي از مغز که مسئول کنترل احساسات و تواناييهاي شناختي افراد است، محققان دريافتند که انجام بازيهاي خشن براي مدت زمان مشخصي در هفته باعث تعليق احساسات خشن در افراد خشن ميشود. تغييراتي که در مغز در اثر انجام بازيهاي رايانهاي ايجاد ميشود، با انجام طولانيتر بازيهاي رايانهاي تداوم بيشتري پيدا مي کند. از اين رو ميتوان از بازيهاي رايانهاي براي درمان و تعليق احساسات خشن در افرادي که از اين نوع بيماريهاي رواني رنج ميبرند، بهره برد. يکي از بزرگترين تاثيرات بازيهاي رايانهاي بر روي بازيکنان اين است که بازيهاي رايانهاي اين توانايي را دارند که باعث شادي افراد شوند. البته ميزان استفاده از بازيهاي رايانهاي بايد در حد تعادل حفظ شود تا تاثير شادي بخش بازيها بر افراد اعمال گردد. در غير اينصورت اين سرگرمي شاد و مفرح به سادگي تبديل به يک ابزار اعتياد آور ميگردد. همچنين افرادي که از بيماري افسردگي رنج ميبرند، ميتوانند با انجام بازيهاي رايانهاي بطور منظم و کنترل شده وضعيت رواني خود را بهبود بخشند.
همچنين با بازي کردن يک بازي رايانهاي، کودک احساس مشارکت و موفقيت را تجربه ميکند که نتيجتا باعث بالا رفتن احساس اعتماد به نفس ميشود. بچهها پس از انجام يک بازي، نسبت به زندگي خود احساس هيجان کرده و نوعي حس سرخوشي مثبت را تجربه ميکنند. اين احساسات به آنها توانايي ميدهد تا اختلالات رواني خود را تا حد معيني سرکوب سازند. از سوي ديگر بازيهاي رايانهاي اين امکان را ميسر ميسازند تا احساسات افراد به شکلي مثبت هدايت شود. خشم، نفرت و احساسات منفي مانند آنها، اين فرصت را مييابند تا در بستري مناسب و در دنيايي کنترل شده ابراز شوند و بازيکن ميتواند سرخوردگيهاي خود را در دنياي مجازي خودش نشان دهد. اما بايد توجه داشت که براي تاثيرگذاري بازيها بايد زمان استفاده از آنها کنترل شده باشد، چون در غير اينصورت بازيهاي رايانهاي تبديل به وسيلهاي اعتيادآور ميشوند.