وجود شخصيت هاي «ال جي بي تي1» (همجنسگراي مونث2، همجنسگراي مذکر3، دوجنسگرا4 و تراجنسيتي5)، مسئلهاي است که امروزه در بازيهاي رايانهاي نيز با آنها برخورد ميکنيم. اگرچه که محافظهکارانه به نظر ميرسد و به صورت نامحسوسي به اين قضيه پرداخته ميشود، اما ميتوان سير صعودي آن را درک کرد.
صرف نظر از عنواني چون «سيمز» که تا امروز 4 نسخه اصلي آن منتشر شده و از پايه گذاران پرداختن به چنين مسئله اي است. فرنچايزهاي6 با کيفيت و پرطرفداري چون «مس افکت7»، «درگونايج8» و «فيبل9» از بازيهاي پيشرو در بيان مسئله همجنسگرايي (همراه با امکان داشتن رابطه عاطفي و جنسي) هستند، بازيهايي که به علت سبک نقش آفريني (سبک بازي هاي نامبرده شده به طور دقيقتر اکشن-نقش آفريني است) نيازمند ارائه آزادي عمل زيادي چه در داستان و چه در گيم پلي به بازيکنان هستند. در اين عناوين امکان ايجاد رابطه عاطفي و جنسي با هر جنسيتي وجود دارد و بازيکن براساس گرايش خود نظير دنياي واقعي ميتواند دست به انتخاب يک رابطه طبيعي با جنس مخالف و يا جنس موافق خود بزند و يا اصلا خود را وارد چنين مقولهاي نکند و هيچگونه رابطه جنسي و عاطفي نداشته باشد. اما در چند سال اخير در ساير سبکها که ميزان آزادي عمل کمتري نسبت به سبک نقش آفريني دارند اين موضوع در قالب داستان جلوه بيشتري پيدا کرده است. بازيي چون «د لست آف آس10» از جمله چنين بازيهاي جديدي است که از نظر بسياري از منتقدان يکي از برترين بازيهاي تاريخ صنعت بازي سازي است.
اما آيا اين محدود بودن ممکن نيست که در آينده تبديل به يک اجبار شود؟ هرچند که وجود چنين تمايلاتي به ندرت در جوامع کشورهاي مختلف ديده ميشود و محدود به درصد ناچيزي از افراد است اما شکستن اين تابو ممکن است منجر به تبليغ و ترويج اين مسئله شود. مسئلهاي که در اديان الهي نفي شده با سوء نيت برخي از انسانهاي امروزي ممکن است، فراگير شود. البته اجازه حق زيستن و ابراز عقيده به چنين افرادي با پذيرفتن اين مسئله به عنوان يک بيماري و يا نقص ژنتيکي منطقي به نظر مي رسد اما بزرگنمايي و تبليغ آن به عنوان امري طبيعي، بيش از اينکه از آزاديخواهي و روشنفکري باشد، ما را به ياد افکار شيطاني گروهي از زيادهخواهان دوران ما مي اندازد.
متن پيش رو براساس يافتههاي آشکار در رابطه با اين موضوع در بازيهاي رايانهاي است و زاييده تفکرات و احساسات شخصي نيست.
در دهههاي20 و30 قرن بيستم، سينما به آرامي رشد کرد و به عنوان يکي از شاخههاي هنر شناخته شد و در اين هنگام صنعت هاليوود شکل گرفت.
در سال 1934 آيين نامه «د موشن پيکچر پروداکشن کد11» که تحت نام «هيز کد12» شناخته ميشد، شکل گرفت. اين آيين نامه قصد داشت امکان نمايش صحنههاي مستهجن از جمله بوسيدن دختران با مضمون همجنسگرايانه و محتواي مربوط به نمايش برهنگي زنان و همچنين جرايمي که منتهي به موفقيت ميشد را متوقف سازد. اين قوانين از انتشار فيلمهايي با چنين مضاميني جلوگيري کرد و يا آنها را مجبور به ويرايش صحنههاي مخالف با قوانين آييننامه کرد.
بعدها سيستم رده بندي «ام پي اي اي» جايگزين قوانين سابق شد که بر اساس آن در حدود 20 سال پيش هنرمندان مجبور به جهتگيري محافظه کارانه در رابطه با بيان کامل شخصيتهاي همجنسگرا شدند. براي نمونه در فيلم طناب (روپ) آلفرد هيچکاک، 2 نفر از شخصيتهاي فيلم بر اساس فيلمنامهاي که خود توسط فردي همجنسگرا نوشته شده بوده است نيز چنين تمايلاتي داشتند اما بهدليل نبود اجازه براي پرداختن به چنين موضوعي در سينما از پرداختن صريح و واضح به اين موضوع اجتناب شد. اگرچه که در دوران حاضر اين سيستم رده بندي فيلمها از رسالت اصلي خود دور افتاده است.
همينطور امروزه جايگزيني براي «هيز کد» در صنعت بازيهايي رايانهاي آمريکا نيز وجود ندارد.هرچند که سيستم رده بندي سني «اي اس آر بي13» وجود دارد اما به ويرايش کردن چنين محتوايي نميپردازد به اين معنا که امروزه شخصيتهاي «ال جي بي تي» در بازيها که براي طيف گسترده اي از مردم عرضه ميشوند، خودنمايي ميکنند.
بازينامهنويسي چون «ريانا پراچت14» که بر روي عناويني نظير «تومب رايدر15» و «ميررز اج16» کار کرده، بيان ميکند که بخشي از وجودش علاقهمند است که شخصيت «لارا کرافت17» (شخصيت اصلي و مونث سري بازيهاي تومب رايدر ) فردي همجنسگرا باشد. اما به دليل سليقه بازيکنان و مطبوع نشان دادن اين شخصيت براي آنان و همچنين ترس از والدين آنان که ممکن است محتواي واضحي در اين زمينه پيدا کنند که موجب طردشدگي اين بازي از طرف آنها شود، از پرداخت اين شخصيت به صورت يک همجنسگرا صرف نظر کرده است.
همچنين شخصيت «اولاين د گراندپر18» در بازي «اسسينز کريد: ليبريشن19» نيز نمونه اي از چنين شخصيتهايي است که تمايلات جنسي او تنها توسط افراد ريزبين و دقيق آشکار مي شود. او تا امروز تنها شخصيت مونث قابل بازي در مجموعه بازي هاي «اسسينز کريد» بوده است که پوششي نظير مردان قابل بازي اين مجموعه داشته است. در محتواي قابل دانلودي که براي نسخه «بلک فلگ20» (نسخه رسمي چهارم اين مجموعه) منتشر شد، سربازاني که به دنبال او هستند دائما اين ديالوگ را تکرار ميکنند “داره فرار ميکنه، اون مرد را دنبال کنيد…” در حالي که به جاي ضمير انگليسي «شي» از «هي» استفاده ميکنند و او را مرد خطاب ميکنند. مطمئنا سازندگان از به کار بردن ضمير نادرست آگاه هستند و اين يک اشتباه سهوي نيست. بلکه سربازان به علت پوشش سرتاپا مردانه وي او را با يک مرد جوان اشتباه ميگيرند. اگر کسي توانسته باشد پيام ضبط شده مخفي «سابجکت وان اينترويو21» را در بازي پيدا کند، براي او روشن ميشود فردي که به حافظه جدش «اولاين» دست پيدا کرده در حقيقت مرد است. (به طور کلي در اين مجموعه بازي، افراد به وسيله تکنولوژي ويژه و در آزمايشگاهي مجهز به حافظه اجدادشان دست پيدا ميکنند) صداي ريز مردانهاي که در ابتداي اين پيام با پژوهشگر صحبت ميکند حاکي بر تراجنس بودن او است.
همچنين در اين محتواي قابل دانلود، ديالوگي بين اين شخصيت و دوشيزه «پتينس گيبز22» (فردي که توسط اولاين نجات داده مي شود) برقرار ميشود که طي آن نظراتي در مورد همجنسگرايي و جنسيت پيرامون اولاين مطرح مي شود.
«جيل موراي23» يکي از نويسندگان اين نسخه بدان اشاره مي کند که اولاين شخصيت اصلياي است که داستان او بلافاصله پس از انتشار رمان خودش (ريتم اند بلوز24) که در مورد دختر جوان همجنسگرايي است نوشته شده است.
چند وقت پيش، نويسنده ارشد استوديو يوبي سافت شعبه مونترال، «لوسين سولبن25» در وبلاگ رسمي اين شرکت طي پرسش و پاسخي ديدگاه خود را در رابطه با اين موضوع اينگونه بيان کرد: بعيد به نظر مي رسد به اين زودي ها شخصيت هاي الجيبيتي نقش اصلي را در بازيهاي رايانهاي ايفا کنند. او ترس از عدم موفقيت فروش را از دلايل استفاده نکردن و عدم حمايت از شخصيتهاي همجنسگرا معرفي کرد و اظهار کرد که اگر ناشران به چنين کاري متقاعد نشوند، استفاده از چنين شخصيتهايي به عنوان شخصيت اصلي رويايي بيش نيست. ديدگاه وي از نظر ارزشگذاري در رابطه با اين موضوع به طور واضحي همجنسگرا بودن سولبن را نشان ميدهد.
طي 2 سال اخير در اين زمينه (بر اساس گزارشات پيشين سايت «آيجيان26») تغييرات و رويکردهاي موافق و مخالف مختلفي در ارتباط با چنين مسئلهاي به وجود آمده است و باعث شده شخصيتهاي همجنسگرا در اين اثنا برجستهتر شوند اما هنوز کانون توجه به سمت آنها نيست و به طور کلي از پرداختن به چنين شخصيتهايي اجتناب مي شود. هرچند که استثناهاي قابل توجهي هم وجود دارند که بسيار بيشتر از گذشته با آنها روبهرو مي شويم.
نويسنده سايت «آيجيان» در مقالهاش از اينکه در بيشتر بازيهايي که در طول 2 سال اخير روانه بازار شدهاند به چنين شخصيتهايي بيش از گذشته پرداخته ميشود، احساس خوشحالي و رضايت ميکند.
به دوسال قبل برميگرديم (2012)، زماني که دامنه گستردهاي از شخصيتهاي «الجيبيتي» در بازيهاي شرکت بايوور حضور داشتند. عناويني چون «درگون ايج» و «مس افکت» که روابط جنسي بين شخصيتهاي همجنسگرا را نشان دادند، باعث شدند تا به امروز شخصيتهاي همجنسگراي متعددي در عناوين ساير سازندگان حضور پيدا کرده اند. براي نمونه ميتوان اشاره کرد به رابطه بين کيت و فاولين27 (دو شخصيت مونث بازي «گيلد وارز 2»28)، سر همرلاک29 شخصيت پر طرفدار بازي «بردرلندز 2»30 که نشانههايي مبني بر همجنسگرا بودن وي وجود داشت و يا در بازي «گان هوم31» که داستاني در رابطه با عشق عميق دختري به همجنس خود را روايت ميکرد.
شخصيتهاي نامبرده شده غير قابل بازي هستند اما از طرفي شخصيتهاي همجنسگراي قابل بازي نيز وجود دارند. «جيکاب ريتر32» در بازي«استيت آف ديکي33» از جمله شخصيتهاي قابل بازي است، همينطور شخصيت «اکستون34» در بازي «بردرلندز 2» کسي که به علت عملکردش در يکي از ديالسي ها (محتواي قابل دانلود) اين بازي مهر تاييدي به «دو جنسگرايي» خود ميزند.
يکي ديگر از مسائلي که سولبن را نگران کرده، عدم نمايش آشکار يک شخصيت همجنسگرا و سورپرايز کردن يکباره مخاطبان با اعلام بر همجنسگرا بودن وي است. اتفاقي که در گذشته توسط جي کي رولينگ35 نويسنده مجموعه کتابهاي پرطرفدار هري پاتر افتاد. او پس از انتشار چندين جلد از کتابهايش و فروش چشمگير آنها شخصيت دامبلدور (مدير دانشگاه خيالي هاگوارز) که جادوگري مهربان و دوست داشتني بود را فردي همجنسگرا ناميد، در حالي که نشانهاي بر جهتگيري جنسي36 او در کتاب مشخص نبود و اين خبر بحث و جنجالهاي بسيار زيادي را در بين مخاطبان و نهادهاي حمايت از کودکان و اقشار مذهبي به وجود آورد.
از نظر نويسنده سايت «آيجيان»، آشکار کردن گرايش شخصيتهاي همجنسگرا به صورت زيرکانه در داستان حاکي از توانايي و جسارت نويسنده دارد. مسلما پرداختن به چنين شخصيتهايي به قيمت آشکار شدن و بزرگنمايي گرايش جنسي آنها تمام خواهد شد اما براي اثبات اين قضيه کافي است به شخصيت بيل در بازي «د لست آف آس» نگاهي بيندازيم.
سال گذشته استوديوي «ناتي داگ37» دنبالهروي نگرش «بايوور38» شد و شخصيت همجنسگراي «بيل39» را به تصوير کشيد، اين يک حرکت زيرکانه بود و نمايشي باورپذير داشت. هر چند در دنيايي پسا آخر الزماني که مورد هجوم زامبيها قرار گرفته بود، روايت ميشد اما صرف نظر از تمايلات جنسي بيل، بازيکنان با ماجراي او به خوبي ارتباط برقرار کردند و همچنين قدرت داستان بازي موجب ايجاد حس همذات پنداري و احساس طبيعي دانستن گرايشات منحرفانه جنسي وي شد.
همچنين شخصيت اصلي مونث بازي يعني دختري به نام «الي40» در صحنه اي از محتواي قابل دانلود بازي، احساس همجنگسرايانه خود را به شخصيت «ريلي41» نشان داد. در اين مورد کارگردان اين بازي «نيل دراکمن42» توضيح مي دهد: بر اساس داستان بازي وي شخصيتي همجنسگرا است اما اين بخش مهم قضيه نيست و چيزي که براي ما اهميت داشت حمايت بدون قيد و شرط ما از او است. در ارتباط با همين موضوع نويسنده ارشد بازي «درگن ايج» يعني «ديويد گيدر43» که به طور آشکارا مردي همجنسگرا است به کمبود بازيهايي اشاره ميکند که از شخصيتهاي «الجيبيتي» استفاده کردهاند و اينکه آيا استفاده از آنها در بازي فقط به خاطر حس همذاتپنداري و تنها نگذاشتن بازي بازهايي است که چنين عواطفي دارند و احساس طرد شدگي ميکنند؟ و اينکه آيا تجليل نکردن از تمايلات جنسياي که مورد بي توجهي قرار گرفتهاند نشان از پيشرفت دارد؟ همچنين «کمرون لي44» تهيهکننده استوديوي سازنده اين بازي يعني همان «بايوور» در نمايشگاه «گيمز کام45» امسال در آلمان اعلام کرد که در بازي «درگن ايج: اينکوزيشن46» (جديدترين عنوان اين سري) رابطه عاطفي بين جنسهاي يکسان وجود دارد و وي براي گنجاندن چنين چيزي در بازي تلاش ميکند. او همچنين ادامه داد: “اين قضيه به روياها و فانتزيهاي افراد بر ميگردد و وجود تفاوت در اين زمينه به جنسيت، تمايلات جنسي، نژاد و کلاس انتخابي بازيکن برميگردد. ما به دنبال اين نيستيم که شما بوسيله يک شخصيت از قبل معين شده بازي کنيد و نميخواهيم که به اجبار شما در نقش يک انسان عادي وارد دنياي بازي شويد و راه مشخص شدهاي را ادامه دهيد. ما حتي حق انتخاب صدا براي شخصيت خود در بازي را به شما ميدهيم. ما توانايي ايجاد چنين آزاديي را داريم پس چرا نگذاريم که فانتزيهاي شما منحصربفرد باشد”. او اضافه کرد: “دخالت در روند بازي، هسته اصلي بازيهاي نقش آفريني است و من از اينکه بيشتر بازيها به شما چنين آزاديي را نميدهند، احساس شرمندگي ميکنم”.
بايد گفت فرهنگ سازي و آگاه سازي جوانان در اين زمينه و فاش کردن افکار پشت پرده و نيت افرادي که در تلاش براي بيان چنين موضوعي هستند، بهترين راه است. اين حرکت هوشياري بازيکنان را در هنگام بازي کردن چنين عناويني افزايش ميدهد و محتويات مضر بازيها را به چشم بازيکنان، ناخوشايند جلوه ميدهد.
————————————————————————
1. LGBT
2. Lesbian
3. Gay
4. Bisexual
5. Transgender
6. Franchise
7. Mass Effect
8. Dragon Age
9. Fable
10. The Last of Us
11. The Motion Picture Production Code
12. Hays Code
13. ESRB
14. Rhianna Pratchett
15. Tomb Raider
16. Mirror’s Edge
17. Lara Croft
18. Aveline de Grandpré
19. Assassin’s Creed: Liberation
20. Assassin’s Creed: Black Flag
21. Subject1
22. Patience Gibbs
23. Jill Murray
24. Rhytm and Blues
25. Lucien Soulban
26. IGN
27. Caithe and Faolain
28. Guild Wars2
29. Sir Hammerlock
30. Borderlands2
31. Gone Home
32. Jacob Ritter
33. State of Decay
34. Axton
35. J. K. Rowling
36. Sex Orientation
37. Naughty Dog
38. Bioware
39. Bill
40. Ellie
41. Riley
42. Neil Druckmann
43. David Gaider
44. Cameron Lee
45. Gamescom
46. Dragon Age: Inquisition